با ما در ارتباط باشید ۲۲۰۹۲۶۱۴-۰۲۱

کار آفرینی چیست

کارآفرینی به انگلیسی:( Entrepreneurship) واژه ای نسبتاً قدیمی است که ریشه فرانسوی دارد به معنای “متعهد شدن ” نشات می‌گیرد، اما معانی دیگری مانند دلالی نیز دارد.
کلمه کارآفرین حدود سیصد سال قدمت دارد و نخستین کسانی که واژه‌ی کارآفرین و مفهوم کارآفرینی را مورد توجه قرار دادند، اقتصاددان‌ها بودند.


کسانی مانند ریچارد کانتیلون و آدام اسمیت لغت کارآفرین را در قرن‌های هفدهم و هجدهم میلادی به کار برده‌اند.
تاریخچه کارآفرینی به یک قرن قبل بازمی‌گردد
با وجودی که حدود سیصد سال است که برخی افراد کارآفرین نامیده می‌شوند، اما کارآفرینی به شکلی که ما می‌فهمیم (و در رشته‌هایی مثل مدیریت کارآفرینی مورد توجه قرار می‌گیرد) تنها حدود یک قرن است رواج یافته است.
به عبارتی، اینکه کارآفرینی را یک علم بدانیم و اینکه عده‌ای در دانشگاه‌ها متخصص کارآفرینی باشند و یا اینکه کسانی بخواهند بین کارمندی و کارآفرینی یک راه را انتخاب کنند و این انتخاب، به عنوان یک سوال جدی در مسیر شغلی به رسمیت شناخته بشود، یک اتفاق نسبتاً جدید و متعلق به یک قرن اخیر است.
شومپیتر در سال ۱۹۲۸ تعریف کارآفرینی را به صورت زیر مطرح کرد:
عصاره کارآفرینی در درک و بهره برداری از فرصتهاست.
البته شومپیتر به تدریج در سیاست هم ورود پیدا کرد و بعد از آن، تعریف‌های بعدی‌اش کمی جنبه‌ی کلان‌تر به خود گرفت. به عنوان مثال تاکید می‌کرد که کارآفرینان کسانی هستند که اقتصاد و سازمان‌ها را زنده می‌کنند.
البته نگاه شومپیتر به کارآفرینی صرفاً در این تعریف خلاصه نمی‌شد. او ابعاد کارآفرینی را فراتر از مفهومِ فرصت جویی و فرصت پروری می‌دید. شومپیتر به رابطه بین کارآفرینی و نوآوری توجه ویژه داشت. او پنج شیوه نوآوری را مد نظر داشت:
 معرفی یک کالای جدید
 به کار گیری یک شیوه‌ی جدید برای تولید یک محصول قدیمی
 ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود
 کشف و به‌کار گیری یک منبع جدید برای تامین مواد اولیه
 ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود
او چنان دقیق به ویژگیهای کارآفرینان و شیوه‌های عملکرد آنها می‌پردازد که امروزه در مقاله های کارآفرینی، گاهی به جای اصطلاح تعریف کارآفرینی توسط شومپیتر از اصطلاح کلی‌ترِ کارآفرین شومپیتری استفاده می‌کنند تا تمام آنچه او مد نظر داشته حفظ شود و از قلم نیفتد
کارآفرین کیست؟ هدف از کارآفرینی چیست؟
با وجودی که کلمه کارآفرین و مفهوم کارآفرینی ساده و قابل درک به نظر می‌رسد، اما می‌توان گفت که تعریف دقیقی از کارآفرین و کارآفرینی که مورد اتفاق نظر همگان باشد وجود ندارد. تعاریف کارآفرینی فراوانند و هر یک، بر جنبه‌ای از فرایند کارآفرینی و ویژگی های فرد کارآفرین تأکید کرده‌اند.
البته به نظر می‌رسد صفت‌های زیر، از جمله صفت‌هایی هستند که به کارآفرین‌ها نسبت داده می‌شوند:
 ایجاد اشتغال - جرات ریسک کردن -  آینده نگاری(ساختن آینده)  - خلاقیت  -  خلق ثروت -  ارزش آفرینی -  آینده نگری(پیش بینی آینده)    -   پیشرو بودن
دانشگاهیان در مقالات کارآفرینی فرد کارآفرین را چگونه تعریف می‌کنند؟
وقتی از سوال‌های کارآفرین کیست و کارآفرینی چیست به سوال تعریف آکادمیک کارآفرینی می‌رسیم، تکلیف ما مشخص‌تر است.
تعریف کارآفرینی از نگاه هوارد استیونسن

فرصت
هوارد استینوسن که زمانی مدیر انتشاراتِ دانشگاه هاروارد نیز بوده است، کارآفرینی را به صورت زیر تعریف می‌کند:
کارآفرینی تعقیب فرصت‌هاست. فرصت‌هایی که فراتر از منابعی هستند که امروز در دسترس داریم.
در تعریف استیونسن دو کلمه کلیدی وجود دارد. یکی فرصت جو بودن و جستجوی فرصت‌های جدید و دیگری محدود نشدن به منابع در دسترس. شاید بتوان گفت در تعریف کارآفرینی از نگاه استیونسن، ساختن مسیرهای جدید در اقتصاد و محیط کسب و کار اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.
اریک شورنبرگ در مقاله خود در نشریه‌ی Inc، به شوخی نقل می‌گوید: تعریف کارآفرینی به روایت استیونسن را باید حداقل پنجاه تا صد بار بلند بخوانی تا مفهوم آن را متوجه شوی.
البته در ادامه تاکید می‌کند که این تعریف، بهترین تعریف کارآفرینی است که تا کنون ارائه شده است!
استیونسن در توضیح آنچه به عنوان تعریف کارآفرینی ارائه کرده است می‌گوید: فراموش نکنید که من در چه زمانی این تعریف را ارائه کردم.
آن زمان کارآفرینی چیزی شبیه اختلال شخصیتی و ریسک پذیری بیمارگونه بود و من تاکید داشتم تا سازندگی و فرصت جویی را به آن مفهوم اضافه کنم تا هر کسی می‌خواهد بتواند آینده خودش را در دایره کارآفرینان ببیند.
تعریف کارآفرینی از نگاه ریچارد کانتیلون
ریسک کردن
ریچارد کانتیلون اقتصاددان فرانسوی-ایرلندی قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی، عصاره‌ی اصلی کارآفرینی را در ریسک کردن می‌داند.
او کارآفرینی را چنین تعریف می‌کند‌ (منبع):
کسی که کسب و کاری را سامان می‌دهد و ریسک این کار را می‌پذیرد. به این امید که از این ریسک کردن، سودی به دست آورد.
تعریف کارآفرینی از نگاه ریچارد گوردون بتی
تمرکز بر اقدام
گوردون بتی (Baty) در اوایل دهه هشتاد میلادی کتابی به عنوان کارآفرینی در دهه‌ی هشتاد (Entrepreneurship for the eighties) نوشت که البته با وجودی که مدت زمان زیادی از دهه‌ی هشتاد میلادی گذشته، هنوز آموزنده و خواندنی است.
بتی در کتاب خود بر یک واژه تاکید دارد: تمرکز بر اقدام.
او تفاوت کارآفرینان با سایر افراد جامعه را در این می‌داند که آنها قصد اقدام دارند. آنها به اقدام کردن و عمل کردن فکر می‌کنند.
آنها اگر جایی حرفی بشنوند، شکایتی داشته باشند، فرصتی ببینند، تهدیدی حس کنند، راهکار را در اقدام کردن می‌بینند و با خلق کسب و کار، می‌کوشند نسبت به آنچه دیده‌اند و احساس کرده‌اند، عکس‌العمل نشان دهند.
تعریف کارآفرینی از نگاه وسپر
ارزش آفرینی
وسپر در کتاب خود تحت عنوان New Venture Strategies در توصیف و تحلیل کسب و کارهای جدید، به یک نکته‌ی مهم اشاره می‌کند و آن ارزش آفرینی است.
وسپر توضیح می‌دهد که کارآفرین کسی است که توانسته باشد ارزش ایجاد کند.
به عبارتی، وسپر از بین شرکت کوچکی که فقط برای پنج نفر شغل ایجاد می‌کند اما ارزش بسیار بالای اقتصادی ایجاد می‌کند و کسب و کاری که برای هزاران نفر شغل ایجاد می‌کند، اما ارزش آفرین نیست، مورد نخست را معیار کارآفرینی می‌داند.
او بین کارآفرینی و شغل آفرینی تفاوت و تمایز قائل است.
تعریف کارآفرین از نگاه برینگر
فراتر از امکانات
برینگر (Barringer) و ایرلند (Ireland) در کتاب کارآفرینی خود، فراتر رفتن از مرز امکانات موجود را از جمله ویژگی های کارآفرین می‌دانند. آن‌ها در تعریف کارآفرین و کارآفرینی می‌گویند:
«کارآفرینی یک فرآیند است که طی آن افراد، فرصت‌هایی را که می‌بینند، بی‌توجه به منابعی که در حال حاضر در اختیار دارند، تعقیب می‌کنند تا بتوانند از کالاها و خدماتی که آینده خلق خواهد شد، بهره ببرند».


کـرزنر نیز کـه از استــادان اقتصاد دانشگاه نیویورک می‌باشد کارآفرینی را این گونه تشریح می‌کند: کارآفرینی یعنی ایجاد سازگاری و هماهنگی متقابل بیشتر در عملیات بازارها.
اغلب به کسی که تجارت خود را آغاز کرده است، کارآفرین خطاب می‌شود. همچنین با شنیدن واژه کارآفرین، ما تمایل داریم آن را به فردی که سرمایه‌گذاری‌های خود را شروع کرده است، نسبت دهیم. در حقیقت تعریف رسمی کارآفرینی، فرآیند شروع یک تجارت یا سازمان برای سودآوری یا تأمین نیازهای اجتماعی است. ما از این عبارت برای سود یا نیازهای اجتماعی استفاده کرده‌ایم تا کارآفرینی تجاری را از کارآفرینی اجتماعی و خیریه جدا کنیم. پس از تعریف کارآفرینی، اکنون زمان تعریف این موضوع است که چه کسی یک کارآفرین است و چه کاری انجام می‌دهد.
کارآفرینی چیست؟
كارآفريني فرآيند يا مفهومي است كه در طي آن فرد كارآفرين با ایده‌های نو، خلاق و شناسايي فرصت‌های جديد با بسيج منابع، به ايجاد كسب و شرکت‌های نو، سازمان‌های جديد و نوآور رشد يابنده مبادرت می‌ورزد. اين امر توأم با پذيرش خطرات است ولي اغلب منجر به معرفي محصول يا ارائه خدمات به جامعه می‌شود. انگیزه‌های مختلفي در كارآفرين شدن مؤثر می‌باشد كه از جمله آن‌ها: نياز به موفقيت، نياز به كسب درآمد و ثروت، نياز به داشتن شهرت، و مهم‌تر از همه نيازمندي به احساس مفيد بودن و استقلال طلبی را می‌توان نام برد.

انواع کارآفرینی
کارآفرینی سازمانی : فرآیندی است که در آن محصولات یا فرآیند نوآوری شده از طریق القا و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تأسیس شده، به ظهور می‌رسند. به تعریفی دیگر فعالیت های کارآفرینانه فعالیت هایی هستند که از منابع و حمایت سازمانی به منظور دستیابی نتایج نوآورانه برخوردار می‌باشد.
این مفهوم با چگونگی ظهور کسب‌وکارهای جدید در داخل شرکت‌های بزرگ از طریق تلاش‌های فعال کارکنان مرتبط است. هر چند رویکردهای گوناگونی در مورد این تعریف وجود دارد، اما یکی از مهم‌ترین رویکردها در این باب، کارآفرینی را به عنوان فرآیندی تعریف نموده‌است که از طریق آن، افراد به تنهایی یا در درون یک سازمان فرصت‌ها را بدون توجه به منابعی که در حال حاضر تحت کنترل هستند، تعقیب می‌کنند. به‌طور کلی، کارآفرینان سازمانی در مقایسه با کارآفرینان فردی ریسک کم‌تری متحمل می‌شوند لذا باید انتظار پاداش کم‌تری نسبت به همتایان مستقل خود داشته باشند.
کارآفرینی مستقل: فردی که مسئولیت اولیه‌ی جمع‌آوری منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب‌وکاری را بسیج می‌نماید و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرآیند، محصول یا خدمات جدید می‌باشد. به عبارت دیگر کارآفرین فردی است که یک شرکت را ایجاد و اداره می‌کند و هدف اصلی‌اش سودآوری و رشد است. مشخصه اصلی یک کارآفرین، نوآوری می باشد.
کارآفرینی شرکتی: کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد شرکت به ایجاد و معرفی محصولات جدید، فرآیندهای جدید و نظام های سازمانی نوین است.
کارآفرینی بین‌المللی: این فرآیند زمانی ایجاد می‌شود که کارآفرینان برای منابع، طراحی و توزیع کالا و خدمات خود به شبکه های جهانی وابسته هستند.
کارآفرینی اجتماعی: کارآفرینی در یک زمینه اجتماعی برای سازمان های غیر تجاری و اقتصادی را در برمی‌گیرد. کارآفرینان اجتماعی افراد مبتکری هستند که بر روی خلق محصولات و خدماتی تمرکز می‌کنند که نیازها و مشکلات اجتماعی را حل می‌کند؛ اما برخلاف استارتاپ‌های مقیاس‌پذیر، هدف آن‌ها تبدیل کردن جهان به ‌جای بهتری برای زندگی است، نه گرفتن سهمی از بازار یا سودآوری برای بنیان‌گذاران آن، کارآفرینی اجتماعی می‌تواند غیرانتفاعی، انتفاعی یا ترکیبی از این دو باشد.
کارآفرینی در کسب‌وکارهای کوچک
امروزه بیشتر کارآفرینان و استارتاپ‌ها را می‌توان در گروه کسب‌وکارهای کوچک دسته‌بندی کرد به‌عنوان نمونه، 5.7 میلیون کسب‌وکار کوچک در ایالات‌متحده وجود دارد که معادل 99.7 درصد کل شرکت‌های فعال در این کشور بوده و 50 درصد از شاغلین مشاغل غیردولتی در این کسب‌وکارها به کار مشغول هستند.
ازجمله کسب‌وکارهای کوچک می‌توان به خواروبارفروشی‌ها، آرایشگاه‌ها، مشاوران، آژانس‌های مسافرتی، فروشگاه‌های اینترنتی محلی، کارگاه‌های نجاری، مغازه‌های الکتریکی و مواردی از این قبیل اشاره کرد. کسب‌وکارهای کوچک معمولاً افراد محلی یا اعضای خانواده خود را به کار می‌گیرند و بسیاری از آن‌ها سود چندانی به دست نمی‌آورند. تعریف آن‌ها از موفقیت، کسب یک درآمد معمولی است، نه تسلط بر بازار یا رشد و توسعه تا تبدیل‌شدن به یک کسب‌وکار بزرگ. ازآنجایی‌که این کسب‌وکارها نمی‌توانند نظر سرمایه‌گذاران را به خود جلب کنند، لذا به سرمایه دوستان و خانواده یا وام‌های بانکی متکی هستند.
کارآفرینی در استارتاپ مقیاس‌پذیر
استارتاپ‌های مقیاس‌پذیر (Scalable) یا به عبارت بهتر «گسترش‌پذیر» کسب‌وکارهایی هستند که بنیان‌گذارشان از همان روز اول می‌داند که چشم‌اندازشان می‌تواند دنیا را تغییر بدهد و لذا بر روی رشد و توسعه کسب‌وکار تمرکز می‌کند. این نوع از کارآفرینی نظر سرمایه‌گذاران را جلب کرده و بهترین و خلاق‌ترین کارکنان را جذب می‌کند. استارتاپ‌های مقیاس‌پذیر معمولاً در قطب‌های نوآوری جهان (سیلیکون ولی، شانگهای، نیویورک، بانگالور و ...) شکل می‌گیرند و درصد آن‌ها زیاد نیست، اما به خاطر پتانسیل و بازده بالایی که دارند بیشترین سرمایه (و توجه) را به سمت خود جذب می‌کنند.
کارآفرینی در شرکت‌های بزرگ
چرخه عمر شرکت‌های بزرگ نامحدود نیست؛ به این معنی که رشد آن‌ها به نوآوری مستمر و عرضه محصولات نوین و مدل‌های جدید تولیدات فعلی بستگی دارد. تغییر در سلایق مشتریان، تغییر و تحول در فناوری‌ها و قوانین، ظهور رقبای جدید و موارد مشابه می‌تواند این شرکت‌ها را بیشتر تحت ‌فشار قرار داده و آن‌ها را به سمت تولید محصولات کاملاً جدید برای مشتریان جدید و برای عرضه در بازارهای جدید سوق بدهد در این راستا، شرکت‌های بزرگ به دنبال خرید شرکت‌های خلاق و مبتکر می‌روند یا اینکه خودشان یک محصول تحول‌آفرین تولید می‌کنند (کارآفرینی درون‌سازمانی). جالب اینجاست که غالباً بزرگی شرکت اجرای برنامه‌های تحول‌آفرین را دشوارتر می‌کند.
کارآفرینی اینترنتی و کارآفرینی سنتی
دنیای دیجیتال و به‌خصوص اینترنت بر همه ابعاد زندگی انسان سایه افکنده و طبیعتاً کارآفرینی هم از این تأثیر بی‌نصیب نمانده است، درواقع، پتانسیل اینترنت برای کارآفرینی آن‌قدر زیاد بوده که نوع نسبتاً جدیدی از کارآفرینی موسوم به «کارآفرینی اینترنتی» نیز پدید آمده است، همان‌طور که از نام این نوع از کارآفرینی برمی‌آید، مبنای کارآفرینی اینترنتی یک «کسب‌وکار اینترنتی» است؛ بنابراین بزرگ‌ترین تفاوت بین کارآفرینی اینترنتی با اقسام دیگر کارآفرینی تمرکز کارآفرینی اینترنتی بر اینترنت برای کسب درآمد است؛ درحالی‌که انواع دیگر کارآفرینی وب محور نیستند.
البته چنین تعریفی به این معنا نیست که کسب‌وکارهای سنتی به هر قیمتی از استفاده از اینترنت خودداری می‌کنند؛ بلکه عامل مهم، محوریت اینترنت در کارآفرینی و کسب‌وکار است. درواقع، امروزه آن‌قدر اینترنت با انواع مختلف کارآفرینی عجین شده که به‌سختی می‌توان از عبارت کارآفرینی «غیر اینترنتی» برای توصیف انواعی از کارآفرینی استفاده کرد که اینترنت محور نیستند. به‌عنوان‌مثال، حتی اگر کسب‌وکاری با محوریت فروش ترشی داشته باشید، باوجوداینکه یک کارآفرین اینترنتی محسوب نمی‌شوید، به کمک شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام یا با راه‌اندازی یک سایت اختصاصی می‌توانید کسب‌وکار خود را تبلیغ و ترویج کنید. فرق عمده‌ای که بین کارآفرینی سنتی و اینترنتی وجود دارد این است که شما می‌توانید در کارآفرینی اینترنتی با کمک ابزارهای آنلاین سئو نظیر گوگل آنالیتیکس کسب‌وکار خود را تحلیل کرده و بدانید که به کدام سمت می‌روید، چیزی که در کسب‌وکاری که در بستر اینترنت انجام نمی‌شود به راحتی امکان پذیر نیست.
کار آفرینی از طریق نو آوری
مطابق این تعریف، کارآفرینی شامل خلق یا کشف و بهره‌برداری از فرصت‌هایی است که از تعامل کارآفرینان با محیطی که در آن کار می‌کنند، منتج می‌شود. بهره‌برداری از فرصت‌ها توسط کارآفرینان، منجر به نوآوری می‌شود (سیدامیری و هندیجانی‌فرد، ۱۳۹۴، ص۹). این نوآوری شامل معرفی محصول یا خدمت جدید، روش سازماندهی جدید، گشایش بازار جدید، فرآٍیندهای جدید و مواد اولیه جدید می‌شود. تعاریف نظریه‌پردازانی همچون «شومپیتر» و «شین» با این دیدگاه مطابقت دارد.
کارآفرینی از طریق ورود
این رویکرد بر این‌که کارآفرین چه کاری انجام می‌دهد، تمرکز می‌کند، نه این‌که کارآفرین کیست. طبق این تعریف، کارآفرینی در خلأ شکل نمی‌گیرد بلکه شرکت‌ها در شرایط محلی، صنعتی و محیطی خاصی امکان ظهور پیدا می‌کنند.
ورود (Entry)، پدیده اساسی و واحد تجزیه و تحلیل در اقتصاد صنعتی است. پژوهشگران، ورود را به دو شکل تعریف کرده‌اند:
1.     راه‌اندازی یک کسب و کار جدید به وسیله یک شرکت یا از طریق سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر داخلی.
2.    تولید محصولی در یک صنعت توسط شرکتی که قبلاً آن را تولید نمی‌کرده‌است. این تعریف اقتصاددانان صنعتی است.
این تعریف به این معناست که ورود نه تنها می‌تواند شامل ایجاد یک شرکت جدید باشد، بلکه می‌تواند از طریق ساختن یک کارخانه جدید، خرید یک کارخانه موجود و تغییر در آمیخته محصول آن، به وسیله شرکت فعلی صورت گیرد.
کار آفرینی از طریق ایجاد فرایند تخریب خلاق
این تعریف به صورت بسیار کلان، نقش کارآفرین را به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی کشورها بیان می‌کند و کم‌تر به تشریح کارآفرین و چگونگی تعامل وی با محیط می‌پردازد. طبق این تعریف، کارآفرین از طریق تخریب خلاق، سازوکارهای موجود در بازار را به هم می‌زند و با تحول کیفی در ترکیبات محصول و نوآوری، شرکت‌های غیرنوآور و ناکارآمد را از بازار خارج می‌کند و به این شکل توسعه اقتصادی را موجب می‌شود.
ویژگی های کارآفرینی
1. کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی و پویا است
کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی است، زیرا با نیت ارزش‌آفرینی و کسب سود مالی و از طریق استفاده بهینه از منابع محدود، یک کسب‌وکار جدید راه‌اندازی و مدیریت می‌شود. به‌علاوه، ازآنجایی‌که این ارزش‌آفرینی در میان فضای ناامن کسب‌وکار باید به‌طور مستمر ادامه پیدا کند، لذا کارآفرینی به‌هیچ‌عنوان فضای یکنواختی ندارد؛ بلکه پویا و پرتکاپو است.
 
2. کارآفرینی همزاد نوآوری است
کارآفرینی مستلزم جستجوی مستمر برای یافتن ایده‌های تازه است. اساساً لازمه بقای کارآفرین، ارزیابی مستمر روندها و اقدامات فعلی با هدف بهینه‌سازی و استفاده از سیستم‌های نوینی است که باعث پیشبرد هرچه بهتر اهداف کسب‌وکار می‌شوند. به‌عبارت‌دیگر، کارآفرینی نیازمند تلاش مستمر در جهت بهبود و بهینه‌سازی است و این تلاش بدون خلاقیت و نوآوری راه به‌جایی نخواهد برد.
 
3. کارآفرینی به پتانسیل سودآوری وابسته است
منظور از پتانسیل سودآوری، احتمال بازگشت سرمایه یا کسب درآمد ناشی از اقدام مخاطره‌آمیز کارآفرین در جهت تبدیل یک ایده جدید به یک کسب‌وکار واقعی است. ایده‌های کارآفرین در غیاب پتانسیل سودآوری فقط در حد نظریه باقی خواهد ماند.
 
4. کارآفرینی مستلزم ریسک‌پذیری است
عصاره و جوهر کارآفرینی، تمایل به در آغوش کشیدن ریسکی است که ذاتاً در خلق و اجرای ایده‌های جدید وجود دارد. ایده‌های تازه همیشه با شک و تردید همراه‌اند و چه‌بسا نتیجه اجرای آن‌ها مثبت نباشد، یا فوراً به ثمر نرسند؛ بنابراین کارآفرین برای چشیدن میوه زحمات خود باید صبور و ریسک‌پذیر باشد.
عوامل کلیدی کارآفرینی
•    شناخت هدف
•    داشتن افق
•    به‌کارگیری خلاقیت‌های ذهنی
•    جامعه‌گرا و جامعه‌پذیر بودن
•    شهامت، ابتکار، امیدوار و ریسک‌پذیر بودن
‌    واقع‌بینانه برخورد کردن با تفاوت بین خلاقیت‌ها و فرصت‌ها
عوامل فردی مؤثر بر کارآفرینی
عوامل فردی با شایستگی‌ها و توانمندی‌های شخصی کارآفرین در ارتباط هستند:
• ابتکار عمل: کارآفرین بدون نیاز به درخواست یا دستور دیگران دست‌به‌کار می‌شود؛
• فعال و نه منفعل: فرصت‌ها را شناسایی و از آن‌ها بهره‌برداری می‌کند؛
• پشتکار: در هر شرایطی برای غلبه بر موانع تلاش می‌کند و هرگز از موفقیت سیر نمی‌شود؛
• مهارت حل مسئله: توانایی ایده پردازی دارد و به راهکارهای نوآورانه‌ای دست پیدا می‌کند؛
• توانایی متقاعدسازی و جلب نظر دیگران: می‌تواند نظر مشتریان، شرکا و سرمایه‌گذاران را جلب کند و در حفظ و گسترش روابط توانمند است؛
• اعتمادبه‌نفس: قدرت تصمیم‌گیری و اجرای تصمیمات خود را دارد؛
• خودانتقادگری: از اشتباهات خود و تجربه‌های دیگران درس می‌گیرد؛
• مهارت برنامه‌ریزی: در جمع‌آوری اطلاعات، طراحی برنامه‌های مدوّن و نظارت بر عملکرد مهارت دارد؛
• ریسک‌پذیری: مخاطرات را به‌طور حساب‌شده‌ای به جان می‌خرد. این ویژگی ضروری‌ترین توانمندی برای کارآفرینی است.
عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی
منظور از عوامل محیطی، عوامل مرتبط با شرایطی است که کارآفرین در آن کار می‌کند. ازجمله این عوامل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• فضای سیاسی
• سیستم قانونی
• شرایط اقتصادی
• شرایط اجتماعی
• وضعیت بازار
• امنیت
عواملی مانند اعتراضات سیاسی و اعتصاب، اقدامات و قوانین غیرعادلانه و سیاست‌های غیرمنطقی مالی و پولی سدّی بر سر راه کارآفرینی و لذا رشد اقتصادی محسوب می‌شوند. از طرف دیگر، درآمد بالاتر مردم، اشتیاق جامعه به محصولات و فناوری‌های نوین، نیاز به ابزارهایی برای تسریع ارتباطات و حمل‌ونقل و موارد مشابه باعث تقویت و پیشرفت هرچه بیشتر کارآفرینی خواهد شد.
به دنبال زمینه کاری مناسب بگردید
در بازاری که همه شرکت ها بزرگ و قدر هستند، کوچک بودن می‌تواند مزیت های ویژه ای داشته باشد. یکی از این مزیت ها توانایی وارد شدن در زمینه‌هایی است که شرکت های بزرگ به خاطر اینکه از لحاظ اقتصادی برایشان ارزش زیادی ندارد و یا تخصص لازم را ندارند واردش نمی‌شوند.
تمرکز بر روی یک محصول خاص و کسب مهارت و دانش زیاد درباره آن، موفقیت تحسین برانگیزی را برای کسب و کار شما به وجود آوردند.
نام مناسبی برای کسب و کار خود انتخاب کنید.
نام کسب و کار یکی از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند مشتری‌های بالقوه را به بالفعل تبدیل و یا آن‌ها را برای همیشه از شما دور کند. همچنین بعد از انتخاب نام برای شرکت، تغییر آن بسیار پرزحمت است. نامی که انتخاب می‌کنید باید ماهیت کسب‌وکارتان را نشان دهد. نامی که گویای تفاوت کار شما با دیگر شرکت های مشابه و همچنین بیانگر نحوه ارائه خدمات به مشتریان باشد. باید بدانید اولین چیزی که مشتری با آن روبرو می‌شود نام کسب و کار است.
در مورد هدفتان شفاف باشید
کسب‌وکارهایی موفق خواهند شد که اولاً زمینه فعالیت خود را به طور کامل بشناسند و ثانیاً تمرکز خود را در آن زمینه از دست ندهند. اگر قصد دارید کسب‌وکاری را شروع کنید باید بتوانید به طور شفاف و واضح هدف خود را بیان کنید تا دیگر اعضا نیز کار و هدف خود را بدانند. البته واضح است که در شروع کار نمی‌توانید همه مسائل را در نظر بگیرید و یا حتی ممکن است در طول مسیر نیاز باشد تغییرات نسبتاً بزرگی انجام دهید. ولی نکته اینجاست که هرگز نباید هسته اصلی (هدف) کسب و کار خود را فراموش کنید.
مزایا و منافع در فرایند کارآفرینی چیست؟
•    کار افرینی عامل ترغیب و تشویق سرمایه‌گذاری است.
•    کار آفرینی عامل تحریک و تشویق حس رقابت است.
•    کار آفرینی باعث ایجاد اشتغال می‌شود.
•    کار آفرینی موجب توزیع مناسب درآمد می‌شود.
بنا بر منافع مذکور، امروزه در تمام سرمایه‌گذاری‌های دنیا سعی بر این است که مغزهای متفکر صنعتی را شناسایی و جذب کنند به دلیل اینکه دنیای امروز، جهان علم و تکنولوژی است و ارزش اصلی تولید در مغز انسان‌ها نهفته است.
1. کارآفرینی باعث تقویت مهارت‌های مدیریتی می‌شود
یکی از بزرگ‌ترین مزایای کارآفرینی، پتانسیل بالای آن برای شناسایی و تقویت توانمندی‌های مدیریتی کارآفرین است، کارآفرین در طول فرآیند کارآفرینی یک مشکل را بررسی و راهکارهای مختلفی برای حل آن پیدا می‌کند؛ سپس گزینه‌های مختلف را از نظر هزینه و بازده بررسی می‌کند و در نهایت بهترین گزینه را انتخاب می‌کند؛ در ادامه نیز به‌طور مستمر درگیر برنامه‌ریزی و تصمیمات آنی خواهد بود. این فرآیند می‌تواند بهترین تمرین برای تقویت مهارت‌های مختلف کارآفرین، ازجمله مهارت‌های تصمیم‌گیری و تصمیم سازی وی باشد. همین مهارت‌ها و توانمندی‌های مدیریتی در نهایت عامل خلق فناوری‌ها و محصولات جدیدی خواهد بود که جایگزین فناوری‌ها و محصولات قدیمی شده و عملکرد بهتری را هم برای کسب‌وکار و هم برای جامعه رقم می‌زنند.
 
2. کارآفرینی عامل تغییر و باعث رشد نوآوری و خلاقیت و شکل گرفتن شرکت‌ها و سازمان‌های کارآمدتر می‌شود
کارآفرینی می‌تواند با تکیه‌بر مهارت‌ها، ایده و خلاقیت کارآفرینان موجب رشد و تقویت خلاقیت و نوآوری در جامعه شود. این به‌نوبه خود باعث ایجاد جوّ بهتر و پویاتری در فضای کسب‌وکار و شکل گرفتن شرکت‌ها و سازمان‌های خلاق‌تر و کارآمدتری خواهد شد.
 
•    3. کارآفرینی کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد واستانداردهای زندگی در جامعه را بالا می‌برد
کارآفرینی با ایجاد و تقویت شرکت‌ها و سازمان‌های کارآمد و خلّاق، محصولات و خدمات متنوع و نوآورانه‌ای را در دسترس جامعه قرار می‌دهد که همین باعث بهبود شرایط زندگی برای مردم خواهد شد.
 
4. کارآفرینی ابزار مؤثری برای توسعه اقتصادی است
کارآفرینی مستلزم تولید و استفاده از ایده‌های خلاقانه، به حداکثر رساندن بازده حاصل از مصرف منابع، توسعه مهارت‌های مدیریتی و موارد مشابه است و تقریباً همه الزامات کارآفرینی نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در توسعه اقتصادی کشور دارند.
مشکلات و موانع شرایط کارآفرینی در سازمان
•    طبیعت ناپیوستگی در سازمان‌های بزرگ: وجود مشکلات ارتباطی میان کارکنان و مدیریت، به دلیل وجود لایه‌های متعدد برای تصمیم‌گیری، امکان از بین رفتن ایده در هر قسمت سازمان وجود دارد.
•    منافع کوتاه‌مدت: در سازمان‌های بزرگ سود کوتاه‌مدت معیار موفقیت است (برای جلوگیری از کاهش ارزش سهام)
•    عدم وجود فرهنگ کارافرینی: کارآفرینان زندگی پرخطری را ترجیح می‌دهند ولی سازمان آن‌ها را تشویق نمی‌کند
کارآفرینی چه مراحلی دارد؟
1. شناسایی یک فرصت
در این مرحله، کارآفرین با خلاقیت و ذهن بازی که نسبت به ایده‌ها و چالش‌های جدید دارد وجود فرصتی را احساس کرده و بازار موجود برای آن را تصور می‌کند. درواقع، کارآفرین در این مرحله به دنبال نیازها، خواسته‌ها، مشکلات و چالش‌هایی است که تابه‌حال به شکل مناسبی برآورده یا حل نشده‌اند.
 
2. تعیین یک چشم‌انداز
کارآفرین در این مرحله با هدف پیدا کردن روش‌های تازه و نوآورانه برای حل مشکل یا ارضای نیاز موجود، با استفاده از تجربه‌های گذشته و خلاقیت خود ایده پردازی می‌کند سپس از میان همه ایده‌هایی که شکل می‌گیرند، عملی‌ترین و سودآورترین مورد به‌عنوان بهترین ایده انتخاب می‌شود، در اینجا فرصت‌ها و شرایط مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد و ارزش محصول یا سرویس مورد نظر، ریسک و امتیازات و فضای رقابت موجود ارزیابی می‌شود؛ در نهایت، یک چشم‌انداز جامع برای اجرایی کردن ایده مورد نظر شکل می‌گیرد.
 
3. متقاعد کردن دیگران
کارآفرین در این مرحله به کمک یک بیزینس پلن (Business Plan یا برنامه کسب‌وکار) تلاش می‌کند تا نظر افراد حقیقی و حقوقی مناسب، ازجمله سرمایه‌گذاران، شرکای توانمند و مؤسسات مالی و اعتباری را جلب کند. در نهایت، یک گروه مقدماتی از افرادی که توانایی تبدیل چشم‌انداز به واقعیت را دارند، تشکیل می‌شود.
 
4. تأمین منابع مورد نیاز
در این مرحله از کارآفرینی، منابع موردنیاز، ازجمله منابع مالی، اجرایی، نیروی انسانی و اطلاعات لازم تهیه و سازمان‌دهی می‌شود.
 
5. مرحله اجرایی
پس از تأمین و سازمان‌دهی منابع موردنیاز، نوبت به عملی کردن ایده‌ها و راه‌اندازی کسب‌وکار می‌رسد طبیعتاً پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز ایده‌ها به شوق و انگیزه و تلاش مضاعفی نیاز خواهد داشت.
 
6. تغییر و تطبیق
نظارت، جرح‌وتعدیل و تطبیق با شرایط بازار ازجمله ضرورت‌های انکارناپذیر کارآفرینی است. اجرای تغییرات موردنیاز مستلزم وجود منابع مالی و انعطاف‌پذیری نیروی انسانی خواهد بود و باید از قبل مدنظر قرار داده شده باشد.


چرا کارآفرینی؟
در هر اقتصادی، چرخش مالی یک کشور تأثیر مستقیمی بر روی کیفیت زندگی مردم آن کشور دارد، کارآفرینان یکی از قدرتمندترین مهره های گردش این چرخه اقتصادی هستند.
به زبان ساده در هر کشوری، در هر شرایطی به همت کارآفرینان می‌توان یک اقتصاد شکست خورده را تبدیل به یک اقتصاد ابرقدرت کرد (برای نمونه ژاپن!)

کارآفرینان چگونه کار می کنند؟
کارآفرینی یکی از منابعی است که اقتصاددانان آن را به عنوان محصول اصلی جدا می کنند، سه منبع دیگر زمین منابع طبیعی، نیروی کار و سرمایه است. یک کارآفرین سه مورد اول را برای تولید کالا یا ارائه خدمات ترکیب می کند. آن ها معمولا یک طرح تجاری را ایجاد، نیروی کار را استخدام و مدیریت را برای تجارت فراهم می کنند، همچنین، منابع مالی را به دست می آورند. این افراد، معمولا هنگام ساخت شرکت های خود با موانع زیادی روبرو می شوند. سه موردی که بسیاری از آن ها به عنوان چالش برانگیزترین موانع ذکر می کنند، به شرح زیر است:
•    غلبه بر دیوان سالاری
•    استعداد استخدام کردن
•    اخذ بودجه
•    کارآفرین و سرمایه گذاری
با توجه به ریسک پذیری یک سرمایه گذاری جدید، به دست آوردن بودجه سرمایه ای به ویژه چالش برانگیز است و بسیاری از افراد کارآفرین از طریق بوت استرپینگ یعنی تأمین مالی یک کسب و کار با استفاده از روشهایی مانند استفاده از پول خودشان، تأمین ارزش سهام برای کاهش هزینه های کار، به حداقل رساندن موجودی کالا و فاکتورینگ مطالبات با آن مقابله می کنند.
در حالی که برخی از کارافرینان تنها بازیکنانی هستند که در تلاشند تا مشاغل کوچک را از زیر زمین رد کنند، برخی دیگر شرکایی را در اختیار دارند که دسترسی بیشتری به سرمایه و منابع دیگر دارند. در این شرایط، شرکت های جدید ممکن است از سرمایه گذاران خطرپذیر، سرمایه گذاران فرشته، صندوق های تامین، تأمین منابع مالی، یا از طریق منابع سنتی مانند وام های بانکی تأمین مالی کنند.
تصورات نادرست درباره کارآفرینی
کارآفرینی موفق فقط یک ایده بزرگ نیاز دارد: ایده بزرگ فقط قسمتی از موفقیت در کار آفرینی است. درک نیازهای مراحل متفاوت فرایند کارآفرینی، استفاده از روشی سازمان‌یافته به‌منظور گسترش و مدیریت کسب و کار کارآفرینانه و از عهده چالش‌های مدیریت برآمدن، عناصر کلیدی برای موفقیت هستند.
- کارآفرینی ذاتی است و کارآفرینان کارآفرین به دنیا آمده‌اند
این یک تصور کاملاً نادرست است، چراکه کارآفرینی حوزه‌ای است که مدل‌ها، فرآیندها و معادلات خاص خودش را دارد. لذا با مطالعه درباره کارآفرینی می‌توانید آن را یاد بگیرید. دقیقاً به همین دلیل است که امروزه برخی از دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی امکان تحصیل در رشته کارآفرینی را فراهم آورده‌اند.
 
- افراد ناسازگار یا فراری از درس کارآفرین می‌شوند
شاید بتوان برای چنین تصوری چند مصداق برجسته (مثل بیل گیتس) پیدا کرد، اما لزوماً چنین چیزی صحیح نیست حقیقت این است که آموزش و یادگیری بیشتر باعث رشد و پیشرفت هرچه بیشتر کارآفرینی و کارآفرینان خواهد شد.
 
- برای کارآفرینی فقط به پول احتیاج دارید
پول مانند خونی است که برای زنده ماندن و رشد باید در رگ کسب‌وکار جاری باشد؛ اما امکان تأمین منابع موردنیاز برای ایده خوبی که متناسب با شرایط و مقتضیات موجود است وجود دارد و لذا پول مسئله غیرقابل‌حلی نخواهد بود.
- فقط داشتن یک ایده فوق‌العاده برای کارآفرینی کافی است
اگر ترکیبی از همه منابع و شرایط لازم، مخصوصاً توان مدیریتی وجود نداشته باشد، یک ایده خوب یا فوق‌العاده فقط در حد یک ایده باقی خواهد ماند و هیچ‌گاه به مرحله عمل در نخواهد آمد.
 
- کارآفرینی سرشار از خوشی و لذت است
بسیاری از مردم با این تصور لذت‌بخش که خودشان رئیس خودشان خواهند بود رؤیای کارآفرینی را در سر می‌پرورانند؛ اما باید به خاطر داشته باشید که در یک شغل معمولی فقط به یک رئیس حساب پس می‌دهید؛ اما به‌عنوان کارآفرین باید همیشه پاسخگوی سرمایه‌گذاران، شرکا و از همه مهم‌تر، مشتریان باشید. اساساً حقیقت این است که کار کردن برای دیگران از کار کردن برای خودتان آسان‌تر است؛ چراکه به‌عنوان یک کارآفرین و مدیر کسب‌وکار، ذهنتان در همه حال درگیر مسئولیت خطیری خواهد بود که برعهده ‌گرفته‌اید.
کار آفرینی آسان است: شاید فکر کنید به دلیل پیگیری علایقتان و علاقه شدید به موفقیت، فرآیند کار آفرینی آسان است. تعهد، تصمیم (نیت) و سخت‌کوشی لازمه آن است. کارآفرینان سختی‌ها را تجربه می‌کنند و باوجود سختی‌ها ادامه می‌دهند!!
کارآفرینی یک شرط‌بندی مخاطره‌آمیز است: کارافرینی مخاطرات حساب‌شده است. کارآفرینی موفق یعنی اجتناب از مخاطرات تخمین نزده یا به حداقل رساندن مخاطرات.
کار آفرین فقط در کسب‌وکارهای کوچک یافت می‌شود: کار آفرینی در هراندازه سازمانی یافت می‌شود.
کسب‌وکارهای کوچک و کارآفرینانه همانند هم هستند: البته تفاوت‌هایی بین کسب‌وکار کارآفرینانه و کسب‌وکار کوچک وجود دارد که جدول زیر برخی از آن‌ها را نمایش می‌دهد:
small Business    Entrepreneurial Venture
مالکیت، مدیریت و سرمایه‌گذاری  مستقل وجود نوآوری
تعداد کارکنان کمتر از 100 نفر   اهداف، سودآوری و رشد هستند
بر نوآوری تأکید نمی‌کند، فرصت‌ها را جستجو می‌کند
تأثیر کم بر صنعت، اشتیاق به مخاطره پذیری
در تعریف کارافرینی، کسب‌وکارهای کوچک الزاماً کارآفرینانه نیستند، خلاقیت و به دنبال فرصت‌ها بودن لازمه کار آفرینی است. کسب‌وکارهای کوچک می‌توانند رشد کنند و تبدیل به کسب‌وکار کار آفرینانه شوند. البته در مورد تعداد کارکنان نظرات مختلفی وجود دارد. مثلاً در تعریف دیگری، شرکتی با کمتر از 500 پرسنل در حیطه کسب‌وکار کوچک قرار می‌گیرد.
کار و کارآفرینی به معنای جدایی از کسب و کار فعلی است؟
کسانی که به کار و کارآفرینی و تجارت مستقل فکر می‌کنند را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:
•    آن‌هایی که در حال حاضر، مشغول به کار هستند.
•    کسانی که اکنون در کسب و کار یا سازمان خاصی حضور ندارند و شاغل نیستند.
گروه اول در مقایسه با گروه دوم، با یک چالش مهم هم روبرو هستند: با کسب و کار فعلی خودم چه کنم؟ به خاطر داشته باشید که کارآفرینی الزاماً با ترک شغل فعلی انجام نمی‌شود.
دو گزینه‌ی دیگر هم در مورد شرایط کارآفرینی وجود دارد، که نباید از آن‌ها غافل شوید:
گزینه‌ اول: کارآفرینی درون‌سازمانی
اگر مدیران و همکاران شما در محل کار در شغل فعلی، هوشمندی کافی را داشته باشند، ممکن است بتوانند فضایی را ایجاد کنند که به یک کارآفرین درون سازمانی تبدیل شوید.
کارآفرین درون سازمانی یا کارآفرین سازمانی (Intrapreneur) کسی است که برای ارزش آفرینی و نوآوری، ساختار و کسب و کار فعلی خود را ترک نمی‌کند و البته قدرت و اختیار بیشتری به او داده می‌شود تا بتواند ایده‌هایش را عملی کند.
گزینه‌ دوم: کارآفرینی پاره وقت
ممکن است فضای شغل فعلی شما به‌گونه‌ای باشد که امکان کار آفرینی سازمانی برایتان فراهم نشود. به این معنا که یا مدیران و اطرافیان، چنین ظرفیتی ندارند، و یا این‌که اصلاً زمینه‌‌ای که مد نظر شماست، ارتباطی با محل کار فعلی‌تان ندارد.
در این حالت، یک گزینه می‌تواند کارآفرینی پاره‌وقت باشد. به این معنا که زمان‌های خارج از ساعات کار رسمی خود را به راه اندازی کسب و کار جدید اختصاص دهید.
البته این شیوه‌ی کار کردن، اما و اگر‌های خودش را هم دارد. مثلاً این‌که ممکن است کار جدید، نیازمند وقت و منابع بیشتری باشد و برای مدیریت حساب و کتاب‌ها نیز به یک نرم افزار مالی نیاز باشد و نیز این‌که کارآفرینی پاره‌وقت را نمی‌توان برای مدت طولانی ادامه داد و به هر حال، باید در نقطه‌ای، از کسب و کار فعلی خود جدا شوید.
انواع رهیافت‌های کارآفرینی
معمولاً در زمینه و تحقیق کارآفرینی از دو رهیافت عمده استفاده می‌شود که عبارت‌اند از:
•    رهیافت محتوایی یا صفات مشخصه (خصیصه)
•    رهیافت فرایندی یا رفتاری
رهیافت محتوایی
هدف از به‌کارگیری رهیافت محتوایی، متمایز ساختن کارآفرینان از غیر کار آفرینان و تعیین ویژگی‌های آنان است. بر این اساس ویژگی‌های شخصیتی کارآفرین عبارت‌اند از: نیاز به توفیق طلبی، تمایل به قبول مخاطره، برخورداری از مرکز کنترل درونی، داشتن روحیه خلاق و تحمل ابهام.
رهیافت فرآیندی
هدف از به‌کارگیری این رهیافت، تمرکز بر شناسایی فعالیت‌های کارآفرینان و بیان ماهیت کار آفرین است. در قلمرو مطالعه این رهیافت، بررسی همه عوامل اثرگذار در تأسیس یک شرکت جدید، مانند محیط، فرد، فرآیند و سازمان مدنظر قرار می‌گیرد. برای مثال مواردی نظیر دسترسی به سرمایه، حضور کارآفرینان مجرب، وجود نیروی کار ماهر (ازنظر فنی)، میزان دسترسی به عرضه‌کنندگان، مشتریان یا بازارهای جدید بررسی می‌شوند. افراد نیز از نظر دارا بودن خصوصیات کار آفرینی مورد بررسی قرار می‌گیرند. حالا که با انواع رهیافت های کارآفرینی آشنا شدید، باید در مورد باور‌ها و تصورات غلط در مورد کار آفرینی بدانید.
فرهنگ کارآفرینی در کسب و کار، کارآفرینی
کارآفرینی به فرهنگ خاصی نیاز دارد و افراد تمایل و توانایی کمی در زمینه کار آفرینی دارند. همچنین افراد در مقابل تغییر مقاومت می‌کنند (رفتار سازمانی). به همین علت و با توجه به اهمیت کارآفرینی در اقتصادهای نوین (شرکت‌های کوچک و متوسط) دولت‌ها درصدد آموزش‌های لازم برمی‌آیند. موفق‌ترین کشور در این زمینه امریکا است.
 متأسفانه در کشور ما روحیه “کارمندی و رئیس- مرئوس”وجود دارد تا کارآفرینی و ریسک‌پذیری. فرهنگ را باید مجموعه‌ای از باورها، آیین‌ها، اندیشه‌ها، آداب‌ و رسوم و ارزش‌های حاکم بر جامعه دانست. فرهنگ در سطح جامعه و گروه و در تعامل میان آن‌ها معنا می‌یابد و شیوه برقراری ارتباط بین افراد را بیان می‌کند.
 فرهنگ نظامی فکری است که در رفتار افراد نمود پیدا می‌کند، در نگرشی کلی «فرهنگ شیوه زندگی» است از این رو فرهنگ در حال تحول است؛ ارتباط میان فرهنگ و کارآفرینی از دو سو قابل‌بحث است از یک‌سو تأثیری که کارآفرینی بر تحولات فرهنگی جامعه دارد و از سوی دیگر بستر فرهنگی جامعه برای پذیرش این مقوله؛ کارآفرینی با ایجاد فرصت‌های شغلی، تولید ثروت و بهبود شرایط اقتصادی، زمینه‌ای برای ارتقای سطح فرهنگ است
با برآورده شدن نیازهای اولیه زندگی زمینه برای بروز نیازهای عالی ایجاد می‌شود که با هدایت در مسیر درست موجب شکوفایی افراد می‌شود (سلسله نیازهای مازلو). نوآوری از خصوصیات کارآفرینی است و موجب تولید خدمات و محصولات متنوع می‌شود، محدوده انتخاب گسترده‌تر شده و زندگی آسان‌تر می‌شود.
با بالا رفتن سطح رفاه و آسایش، اوقات فراغت افراد بیشتر می‌شود و بیشتر به فعالیت‌های فرهنگی می‌پردازند؛ این امر در درازمدت موجب افزایش سطح فرهنگی جامعه می‌شود از سوی دیگر شکل‌گیری کارآفرینی روش‌های خاصی را می‌طلبد که بر پایه ارزش‌های ویژه‌ای استوار شده است.
فرهنگ سازمانی کار آفرینی یعنی چه؟
باورها، ارزش‌ها و هنجارهای رفتاری بین اعضای سازمان که بر روش انجام کار آنان تأثیر می‌گذارد فرهنگ سازمانی نامیده می‌شود، فرهنگ یک درک است. افراد فرهنگ سازمان را بر اساس آنچه در سازمان می‌بینند، می‌شنوند و تجربه می‌کنند، درک می‌کنند. اگرچه افراد کارهای متفاوتی در سازمان دارند، تعریفی مشابه از فرهنگ سازمان خود دارند هر طور که سازمان درک شود فرهنگش توصیف می‌شود.
اشکال فرهنگ سازمانی
•    نوآوری و مخاطره پذیری: مقداری که کارکنان به نوآوری و مخاطره پذیری تشویق می‌شوند.
•    توجه به جزئیات: میزانی که از کارکنان انتظار می‌رود کارهایشان را از طریق بررسی و توجه به جزئیات با دقت انجام دهند.
•    خروجی گرایی: مقداری که نتایج و خروجی‌ها مهم‌تر از روش‌ها و فرآیندهای استفاده شده است.

•   مردم‌گرایی: چقدر تصمیمات سازمانی، تأثیر بر افراد سازمان را هم در نظر می‌گیرند.
•    تیم گرایی: میزانی که کارها به‌جای افراد توسط گروه‌ها انجام می‌شود.
•    پیش‌گامی: میزانی که افراد سازمان پیش‌گام هستند و حس رقابت دارند نه اینکه آسان‌گیر باشند.
•    ثبات: مقداری که تصمیمات سازمانی و اقدامات بر حفظ وضع موجود و ایستادگی در مقابل تغییرات تأکید می‌کنند؛ برای مثال یک سازمان می‌تواند اهمیت زیادی به ثبات بدهد ولی به تیم گرایی کمتر اینکه یک سازمان به هر یک از این موارد چه مقدار اهمیت می‌دهد تصویری ترکیبی از فرهنگ سازمان ایجاد می‌کند.
نقش خانواده در توسعه کار و کارآفرینی
کار آفرینی فرایندی اکتسابی است و خانواده در شکل‌گیری این فرآیند نقش اساسی دارد. خانواده می‌تواند پویایی و تحرک را به عمق وجود افراد تحت نفوذ خود تزریق کند، طوری که فرد و جامعه در محیطی هماهنگ به تعامل بپردازند قالب‌های اجتماعی نوآورانه شکل گیرد. نقش خانواده به‌عنوان کانون ایجاد نوآوری و خلاقیت در افراد انکارناپذیر است. تحقق این امر بستگی به میزان توجه والدین به فرزندان از تولد تا شکل‌گیری شخصیت آن‌ها دارد. وقتی والدین در عرصه کسب‌وکار تلاش‌گر ظاهر شوند نتایج آن تأثیر مثبتی بر فرزندان دارد و باعث می‌شود آن‌ها ذهن خود را به ادامه حرفه والدین یا شغلی جدید معطوف کنند.
برای چنین فردی دستیابی به منابع اقتصادی ارزش تلقی می‌شود. چنین طرز تلقی از دنیای اطراف ذهن فرد را به خلق ایده‌ای نو و استقلال اقتصادی دگرگون می‌سازد. نوجوان یا جوان ایده خود را در خانواده مطرح می‌کند. می‌تواند از تجربیات والدین و احتمالاً از حمایت مالی و اجتماعی آن‌ها بهره ببرد. میزان تحصیلات، نوع شغل والدین، ساخت خانواده، روابط والدین و فرزند، درآمد خانواده و میزان برخورداری از امکانات رفاهی در شکل‌گیری فرهنگ کار در خانواده تأثیر دارد. به ثروتمندان توصیه می‌شود اجازه دهند فرزندانشان طعم سختی را بچشند، با مشکلات روبرو شوند، شکست را احساس کنند و مقدار اندکی از سرمایه خود را در اختیار آنان بگذارند. در خانواده‌های ثروتمند فرزندانی بوده‌اند که خود، این رویه را پیش‌گرفته‌اند. بسیاری از افراد موفق در کسب و کار و کارآفرینی از طبقه محروم جامعه ظاهر شده‌اند.
کارآفرینی محرک مهم رشد اقتصادی و نوآوری
مشاغل کارآفرینی بازدهی بالا را با سطح عدم اطمینانی به همان اندازه بالا، هدف قرار می دهند. کارآفرین مایل است امنیت مالی و شغلی، وقت و همچنین سرمایه خود را برای یک سرمایه گذاری نامطمئن، ترتیب سرمایه های لازم، مواد اولیه، محل‌های تولید و کارمندان ماهر به خطر بیاندازد. بازاریابی، فروش و توزیع جنبه های مهم دیگری هستند که توسط کارآفرین کنترل می‌شود.
کارآفرینان با استفاده از مهارت ها و ابتکار لازم برای پیش بینی نیازها و آوردن ایده های جدید خوب به بازار، نقشی اساسی در هر اقتصادی بازی می کنند. به کارآفرینانی که ثابت می کنند در پذیرش ریسک یک شرکت نوپا موفق هستند، پاداش سود، شهرت و ادامه رشد می دهند. کسانی که شکست می خورند، متحمل ضرر می‌شوند و در بازارها کمتر شیوع پیدا می‌کنند. بنابراین، شخصی که خطر شروع یک کار تجاری جدید را بر عهده دارد، کارآفرین نامیده می شود.
یک کارآفرین بنگاه اقتصادی ایجاد می کند که سرمایه و نیروی کار را برای تولید کالاها یا خدمات برای سود جمع‌آوری می‌کند.
کارآفرینی شغلی پرخطر است، اما همچنین می‌تواند پاداش بالایی داشته باشد، زیرا منجر به تولید ثروت اقتصادی، رشد و نوآوری می‌شود. کارآفرینان افرادی هستند که سازماندهی یک تجارت جدید و خطرات و پاداش های ناشی از آن را بر عهده می‌گیرند. آن ها معمولا به عنوان کسانی طبقه بندی می‌شوند که نوآوری هایی با رشد و ریسک بالا را تجربه می کنند، در حالی که صاحبان مشاغل کوچک بر یک تجارت با کالای مستقر و مشتری متکی هستند. از این رو، کارآفرینان موفق به عنوان یک نیروی محرک در اقتصاد مدرن تلقی می شوند.
مشاغل کوچک در مقابل مشاغل کارآفرینی
بین مالک بودن یک تجارت کوچک (SB) و یک کارآفرین مرز محدودی وجود دارد. در واقع، نقش‌ها اشتراکات زیاد، اما تفاوت های مشخصی دارند که آن ها را از یکدیگر متمایز می‌کند. مشاغل کوچک معمولا با کالاها و خدمات شناخته شده سروکار دارند، در حالی که فعالیت های کارآفرینی بر ارائه‌های جدید و نوآورانه تمرکز دارند. به همین دلیل، صاحبان مشاغل کوچک تمایل به مقابله با خطرات شناخته شده را دارند، اما کارآفرینان با خطرات ناشناخته روبرو می شوند.
رشد محدود با سودآوری مداوم همان چیزی است که در بیشتر مشاغل کوچک مورد انتظار است، در حالی که فعالیت های کارآفرینی رشد سریع و بازده بالا را هدف قرار می دهد. در نتیجه، مشاغل کارآفرینی به طور کلی اقتصاد و جوامع را به طرز قابل توجهی تحت تأثیر قرار می دهند که منجر به اثر آبشار بر سایر بخش ها مانند ایجاد شغل می‌شود. این در حالی است که مشاغل کوچک از این منظر محدودتر شده و محدود به حوزه و گروه خود هستند.
چه کاری لازم است تا یک کارآفرین موفق باشید؟
چندین نظریه وجود دارد که توسط محققان در موسسات برجسته درباره کارآفرینی ارائه شده است. برای این مشاغل، هیچ الگویی متناسب با همه وجود ندارد. به طور کلی، کارآفرینی یا از اشتیاق ناشی می شود یا از شناسایی فرصت های مناسب تجاری است.
شخصی که علاقه زیادی به توسعه مدارهای الکترونیکی دارد ممکن است (به طور تصادفی) یک دستگاه عالی تولید کند. چنین فردی ممکن است لزوما تفکرات تجاری را در ذهن نداشته باشد، اما اشتیاق محض او را هدایت می کند. او به کسی گوش نمی دهد و با ارائه خود، محصولی کاملا قابل فروش تولید می کند که بازدهی بسیار بالایی دارد. او در دسته اول کارآفرینان پرشور قرار می گیرد. این در حالی است که یک تاجر با تیزبینی در کسب و کار و احساس فرصت سود با یک رویکرد mix-n-match در گروه دوم قرار می گیرد.
صرف نظر از طبقه اصلی، یک ایده کارآفرینی اگر به خوبی پرورش یابد و به درستی هدایت شود، می تواند به یک کار تجاری بسیار سودآور تبدیل شود.
تجارب فرآیند کار آفرینی چند کشور جهان
اولین کشوری که ترویج فرهنگ کار آفرینی را از سطح دبیرستان شروع کرد ژاپن بود. اولین مؤسسه در توکیو در سال 1956 میلادی آغاز به کار کرد. در سال 1958 سازمان آموزش‌وپرورش ژاپن طرحی را برای اشاعه فرهنگ و اهمیت کارآفرینی تحت عنوان سربازان فداکار اقتصادی ژاپن، پیاده و اجرا کرد. بر اساس این طرح از افراد از سطح دبیرستان‌ها به مسئله کار آفرین پرداخته و آموزش دیدند که در حین تحصیل چگونه کار کنند و به دنبال کسب سود باشند و چگونه کشورشان را از وابستگی صنعتی رهایی دهند. به‌تدریج مسئله و تعریف کارآفرینی در ژاپن به سطح دانشگاه‌ها هم کشیده شد. اکنون در ژاپن بیش از 250 مؤسسه بزرگ کار افرینی وجود دارد.
بین سال‌های 1970 تا 1992 میلادی بیش از 96 درصد نوآوری صنعتی که توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یک موقعیت برتر تبدیل کند توسط کارآفرینان صورت گرفت. البته ناگفته نماند حمایت‌های دولت هم در این زمینه نقش مهمی داشته است. در انگلستان، دولت به دانشگاه‌ها جهت آموزش و کار آفرینی یارانه‌هایی می‌پردازد. در هلند، برای پرسنل SME آموزش‌های حرفه‌ای گذاشته شد به‌طوری‌که در سال 1998، 32 درصد از SME درگیر آموزش حرفه‌ای بوده‌اند. همچنین در ایتالیا، 855 دوره کسب‌وکار برای 10000 نفر شرکت‌کننده در بیش از 20 دانشگاه ارائه شده است.
کدام کشورها بستر مناسبی برای یک کارآفرین ایجاد می‌نمایند؟
رده‌بندی بهترین کشورهای سال ۲۰۲۰، با مشارکت گروه BAV، یکی از واحدهای شرکت ارتباطات مارکتینگ جهانی VMLY&R و همچنین مدرسه Wharton دانشگاه پنسیلوانیا، بر اساس مطالعه و بررسی بیش از ۲۰ هزار شهروند در جهان و در چهار منطقه برای ارزیابی مشاهدات در ۷۳ کشور با در نظر گرفتن ۷۵ معیار متفاوت تهیه گردید که در واقع معیارهای آنالیز PEST می‌باشد. جدول زیر که با بررسی این گزارش در سایت Usnews استخراج گردیده‌است، شامل رنکینگ کلی و نمره ۱۰ آیتم مشوق کارآفرینان (از ۱ تا ۱۰۰) در ۱۴ کشور است.
 
کشورهای آلمان، ژاپن، و آمریکا بهترین بستر را در جهان برای کارآفرینان ایجاد می‌نمایند. در بین تمامی کشورها، آمریکا بالاترین میزان دسترسی به سرمایه را فراهم می‌نماید و ارتباط این کشور با سایر کشورهای جهان دارای بالاترین نمره (۱۰۰) می‌باشد. هرچند که نحوه تجارت در این کشور نسبت به آلمان و ژاپن به مراتب از شفافیت کمتری برخوردار است و عدد ۳۱/۵ را به خود اختصاص داده‌است لیکن در آلمان و ژاپن، دسترسی به سرمایه پایینتر از آمریکاست. در هر سه کشور کارآفرینان به جمعیت تحصیل کرده و نیروی کار بسیار ماهر و خلاق دسترسی خواهند داشت و می‌توانند در محیطی فعالیت کنند که در آن تخصص تکنولوژیک بسیار بالا، و ساختار قانونی کاملاً مناسب و کارآمد است.
با مقایسه چین و هند به عنوان پر جمعیت‌ترین کشورهای جهان، چین به مراتب شرایط بهتری برای کارآفرینان ایجاد می‌نماید. نقطه قوت این کشور برخورداری از ۸۴٪ نیروی کار ماهر و تشویق ۱۰۰٪ کارآفرینان است. نمره این کشور در برقراری ارتباط کارآمد با سایر کشورهای جهان، خلاقیت و ابتکار نیروی کار، و تخصص تکنولوژیک بیش از ۹۰ می‌باشد.
در خاور دور، دو کشور کره جنوبی و مالزی کاملاً متفاوت ظاهر شده‌اند. هر چند که کره جنوبی زیر ساخت مناسبی برای تجارت فراهم نکرده و دسترسی به سرمایه در این کشور از نمره مناسبی برخوردار نیست، ولی این کشور موفق شده تا جمعیت تحصیل کرده و نیروی کار ماهر و بسیار خلاق تربیت نماید. بعلاوه، ساختار قانونی مناسبی برای کارآفرینان ایجاد نموده‌است.
امارات متحده عربی تلاش نموده تا شرایط بهتری نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه برای کارآفرینان فراهم نماید و رتبه کارآفرینی را به ۲۳ برساند اما متأسفانه در منطقه خاورمیانه هیچ‌کدام از کشورها، بستر کاملاً مناسبی برای کارآفرینان ایجاد نمی‌نمایند. عدم وجود زیر ساخت مناسب، عدم دسترسی به نیروی کار ماهر و خلاق، و عدم برخورداری از تخصص تکنولوژیک، از مهمترین نقاط ضعف این کشورهاست.
سابقه کار آفرین و کارآفرینی در ایران
طی یک دهه از اجرای برنامه SIYB توسط ILO در کشورهای مختلف جهان، بیش از صد هزار کارآفرین تحت آموزش قرار گرفته‌اند. با استفاده از الگوی SIYB و تجارب ارزنده‌ای که از اجرای آن به دست آمده و با توجه به شرایط اقتصاد ایران، چارچوبی برای تشکیل دوره‌های آموزشی کار آفرینی در ایران در قالب طرح «ستاد آموزش کارآْفرینی ایران» (SAKA) طراحی و ارائه شده است. همچنین مؤسسه کار و تأمین اجتماعی با استفاده از منابع بین‌المللی کار (ILO)، طرح آموزش کار افرین را در سال 1367 ارائه نمود و هم‌زمان با تدوین نظام جدید آموزشی، در سال 1368 «کارآفرینی» را به‌عنوان یکی از دروس رشته کار و دانش پیشنهاد کرد. در طرح آموزش و درس کارآفرینی تأکید شده است که «آموزش برای ایجاد اشتغال با مزد» دیگر تنها راه‌حل مقابله با مشکل فزاینده بیکاری نبوده و قلمرو آموزش از فرهنگ «برای دیگران کار کردن» فراتر رفته است.
وزارت کار و امور اجتماعی نیز در راستای وظایف و اهداف خود، به کار آفرینی به‌عنوان یک راهکار مؤثر در ایجاد اشتغال نگریسته و در این زمینه اقداماتی به عمل آورده است. ازجمله اهم این اقدامات می‌توان به برگزاری جشنواره اشتغال و کارآفرینی در مهرماه سال 1383 اشاره کرد. این جشنواره که در تاریخ 14 و 15 مهرماه سال 1383 در مجموعه فرهنگی ورزشی وزارت متبوع با همکاری سازمان همیاری اشتغال فارغ‌التحصیلان برگزار شد، اهداف زیر را دنبال می‌کرد:
•    شناسایی و معرفی طرح‌ها و تلاش‌گران برگزیده در حوزه اشتغال و کار آفرینی
•    ترویج و اشاعه فرهنگ کارآفرینی به‌منظور ایجاد اشتغال بیشتر
•    فراهم ساختن زمینه مناسب برای رقابت سازنده در این عرصه.
این جشنواره دارای برنامه‌های آموزشی و ترویجی نیز بود ازجمله سه کارگاه آموزشی در زمینه‌های:
•    روش جذب و تأمین سرمایه برای راه‌اندازی کسب‌وکار
•    روش تهیه طرح کسب‌وکار
•    مدیریت توسعه بنگاه‌های اقتصادی کوچک و متوسط (SMEs)
همچنین جلسات و نشست‌های تخصصی در زمینه‌های اخلاق و فرهنگ کار، مشاوره شغلی، حقوق و قوانین کار و … نیز برگزار شد.
کارآفرینی چند سالی هست در ایران به موضوع داغ رسانه‌های دیداری و شنیداری تبدیل شده و همه به نوعی با این موضوع دست و پنجه نرم می‌کنند. موضوعی که به نظر می‌رسد اقتصاد، تجارت، صنعت، تکنولوژی، تحصیلات و هر آنچه را به آن فکر کنید درگیر خود کرده است. اما به نظر می‌رسد مفهوم کارآفرینی برای هر فرد و یا کارشناسی متفاوت باشد.
کارآفرینی به عنوان فرآیندی که در جریان آن فرد کارآفرین با خلاقیت به ابداع اندیشه‌های تازه و هدفمند و شناسایی فرصت های جدید می‌پردازد و با آفرینش کار و ایجاد ارزش افزوده در سرمایه، تولید و عرضه هرگونه کالا و خدمت نوین در مسیر رشد و بالندگی اقتصاد و توسعه پایدار گام برمی‌دارد.
ایران با دارا بودن منابع و ظرفیت‌های فراوان طبیعی و نیروی انسانی کارآمد، می‌تواند بستر مناسبی برای رشد و توسعه اقتصادی باشد که توجه به خلاقیت، نوآوری و ترویج تفکر کارآفرینی از ضرورت ها و شرایط این مهم به شمار می‌رود.
موفقیت نهایی ما حاصل شناسایی و بهره برداری از فرصت هایی است که امروز در محیط پیرامون مان وجود دارند. اگر شما بتوانید مهارتی بیشتر از عامه‌ی مردم در تشخیص فرصت های کارآفرینانه به دست آورید بدون شک آینده‌ی شغلی درخشانی خواهید داشت، اما چگونه این مهارت را کسب کنید؟ با درک راهکارهایی که در ادامه برایتان تشریح می‌کنیم:
1. به یک ایده‌ی کامل و بدون نقص نیاز ندارید
شما معمولاً زمانی ایده‌ی کسب‌وکارهای موفق را می‌شنوید که به خوبی گسترش داده شده‌اند اما واقعیت این است که این ایده ها در ابتدا خام و ناقص بوده‌اند. شما زمانی که ایده‌ای را می‌شنوید احتمالاً به بسیاری از نقص هایش پی خواهید برد اما این مسئله نباید شما را از دیدن فرصت هایی که در دل این ایده ها نهفته است غافل کند.
معمولاً وقتی متخصص جوانی در یک شرکت استخدام می‌شود نقص ها و اشکالات آن را می‌بیند حتی اگر شرکت بزرگی مانند گوگل باشد. اما چیزی که این افراد باهوش و جوان از دیدنش غافل می‌شوند فرصت هایی است که برای پیشرفت و بهبود وجود دارد. اگر منتظر این هستید که ایده‌ای کامل و بدون نقص به سراغ تان بیاید فقط وقت تان را تلف می‌کنید.
2. آینده با علم امروز ساخته می‌شود نه علم فردا
نوآوری ها و محصولات آینده به وسیله ابزارها و تکنولوژی هایی که امروز در دست شما هستند ساخته می‌شوند. کاملاً در اشتباه هستید اگر فکر می‌کنید که یک ابزار و اختراع جدید، فرصتی را برای نوآوری به وجود می‌آورد. بسیاری از مردم منتظر رسیدن یک تکنولوژی جدید هستند تا بتوانند به وسیله آن فرصت های کسب‌وکاری جدیدی به وجود آورند.
گرچه اختراعات و تکنولوژی می‌توانند فرصت های تازه‌ای پدید آورند با این حال بسیاری از فرصت ها در به کارگیری و استفاده متفاوت از تکنولوژی های موجود نهفته‌اند. آیفون همان گوشی تلفن همراه بود فقط کمی پیشرفته‌تر و یا آیپاد به وسیله تکنولوژی هایی که وجود داشتند ساخته شد.
3. هر ایده باید در زمان مناسبش اجرایی شود
یکی از مهم‌ترین سؤالاتی که به عنوان یک کارآفرین باید به آن جواب بدهید این است: آیا الآن زمان مناسبی برای پیاده کردن ایده‌تان است؟ ایده های فوق‌العاده‌ی زیادی وجود دارند که تا رسیدن زمان مناسب به یک فرصت کارآفرینانه تبدیل نمی‌شوند.
یکی از بزرگترین عوامل موفقیت فیسبوک این بود که در زمانی مناسب راه اندازی شد.
4. شکست پنجره به فرصت های جدید است
وقتی در اجرای ایده‌ای شکست خوردید از آن دست نکشید. اتفاقاً شکست نشان می‌دهد که ایده‌تان ارزش دنبال کردن را دارد. در واقع بهترین فرصت ها زمانی شناخته می‌شوند که شما بارها در اجرای ایده شکست بخورید.
ایده کارآفرینی در ایران
اگر خودتان را خلاق می‌دانید، پس یکی از ویژگی‌های ضروری کارآفرینان موفق را دارید. ولی می‌توانید از خلاقیت‌تان بیش از ساخت یک طرح کسب و کار و حل مشکلات خاص بهره بگیرید.
 بسیاری از علاقمندان به کارآفرینی گمان می‌کنند که کارآفرینی چیز عجیب و غریبی است که نیاز به ایده های کارآفرینی خارق‌العاده‌ای دارد و نیاز به تخصص‌های عجیب و غریب است که فقط با سرمایه میلیاردی محقق می‌شود. شما می‌توانید یک کسب و کار واقعی بسازید که حول محور خلاقیت‌تان باشد. در ادامه چند ایده کارآفرینی به شما معرفی می‌کنم:
1- سازنده‌ی زیورآلات دستی
شما می‌توانید از خلاقیت‌تان در ساخت مصنوعات دستی مانند گردنبند و گوشواره بهره بگیرید. می‌توانید از سیم، مهره و چند ماده‌ی دیگر استفاده کنید، آن‌ها را کنار هم بگذارید و زیورآلاتی منحصر به فرد بسازید. شما می‌توانید حاصل دست‌تان را به‌صورت آنلاین یا در فروشگاه‌های محلی و نمایشگاه‌ها بفروشید.
2- طراح لوگو
آن دسته از کارآفرینان خلاقی که می‌خواهند با مالکان کسب‌وکارهای دیگر کار کنند، می‌توانند سرویس طراحی ارائه کنند. شما می‌توانید به کسب‌وکارها در طراحی متریال‌های برندینگ اصلی مانند لوگو کمک کنید، برای دریافت مشتری های بیشتر می‌توانید از سایت های انجام میدم و فایور استفاده کنید.
3- طراح تی‌شرت
آیا ایده‌ی جذابی برای تی‌شرت دارید؟ شما به سادگی می‌توانید تی‌شرت‌هایی قابل فروش تولید کنید، برای بازاریابی آن می‌توانید از اینستاگرام استفاده کنید. و نمونه های مشابه که همین کار را می‌کنند در آن پیدا کنید برای الگو گرفتن.
4- راه اندازی فروشگاه اینترنتی
شما می‌توانید با راه اندازی فروشگاه اینترنتی مانند دیجی کالا ولی نه به آن بزرگی لوازمی را به فروش برسانید، این اجناس می‌تواند هر چیزی باشد و بهتر است جنسی باشد که قبلاً یک تجربه در آن بدست آوردید.
طرح های کارآفرینی
شما اگر ایده خاصی ندارید که بتوانید کارآفرینی کنید می‌توانید طرح های کارآفرینی جدید را بخرید. در اینجا سایتی را معرفی می‌کنم که مجموعه‌ای از طرح های مورد نیاز جهت ایجاد مشاغل مختلف همراه با محاسبات مالی و پیش بینی های مورد نیاز را به شما ارائه می‌دهد. شما با مراجعه به سایت تحقیق و همچنین سایت پارس پروژه، می‌توانید این نوع طرح ها را ببینید. بعضی از این ایده ها شامل موارد زیر است:
•    طرح کارآفرینی پرورش و نگهداری زنبور عسل با ظرفیت 700 کندو
•    طرح کارآفرینی پرورش گل و گیاه زینتی
•    طرح کارآفرینی پرورش قارچ خوراکی با ظرفیت یکصد تن
•    طرح کارآفرینی تولید مربا، ترشی و خیار شور با ظرفیت 620 تن در سال
•    طرح کارآفرینی آموزشگاه حسابداری
•    طرح کارآفرینی آموزشگاه زبان‌های خارجی
•    طرح کارآفرینی تولید نشاسته از گندم
•    طرح کارآفرینی کارگاه خیاطی و طراحی لباس
کارآفرین کیست؟
کارآفرین به شخصی گفته می شود که با هدف کسب سود، شغلی را راه اندازی کند. این تعریف کارآفرین می تواند کمی مبهم باشد، اما دلیل خوبی دارد. یک کارآفرین می‌تواند شخصی باشد که اولین فروشگاه آنلاین خود را راه اندازی کند یا یک فریلنسر تازه کار خود را شروع کند.
کارآفرین کسی است که شغل جانبی را شروع می کند و در نهایت می تواند یک تجارت تمام وقت و پایدار با کارمندان یا همان فریلنسر را ایجاد کند. اگر ذهنیت کارآفرینی شما در ایجاد یک کسب و کار سودآور متمرکز است، شما در تعریف کارآفرین قرار می گیرید.
اما معنای کارآفرین بسیار بیشتر از تجارت یا اشتغالزایی است. کارآفرینان قادرند اولین قدم را برای ساختن جهان به مکانی بهتر برای همه افراد در آن، از جمله خودشان بردارند. آن ها یکی از قدرتمندترین ترانسفورماتورهای جهان هستند. از الون ماسک که مردم را به مریخ منتقل می کند تا بیل گیتس و استیو جابز که کامپیوترها را به عنوان بخشی از هر خانوار در می آورد، کارآفرینان جهان را به گونه دیگری تصور می کنند. این افراد امکانات و راه حل هایی را می بینند که افراد متوسط از دیدن آن ها سر باز زده و فقط به مشکلات و موانع توجه می کنند.
در واقع، کار آفرین فردی است که با منابع و برنامه‌‌ریزی محدود شغلی را شروع و اداره می کند و مسئولیت کلیه خطرات و مزایای فعالیت تجاری خود را بر عهده دارد. ایده تجاری، معمولا محصول یا خدمات جدیدی را در بر می‌گیرد تا مدل تجاری موجود بنابراین، کارآفرین فردی است که با ایجاد بیشترین خطرات و کسب بیشترین پاداش، مشاغل جدیدی را ایجاد می کند؛ کار آفرینی معمولا به عنوان یک مبتکر، منبع ایده‌های جدید، کالاها، خدمات و تجارت / یا رویه ها محسوب می‌شود.

کارآفرین چه کسی است؟
کارآفرین به کسی گفته می‌شود که علاوه بر برخورداری از خلاقیت بالا، دارای روحیه‌ی خطرپذیری است و می‌تواند برای حل مشکلات دنیای امروز راهکارهای عملی و مبتکرانه ارائه دهد. انسان‌های کارآفرین موجب ظهور مشاغل جدید می‌شوند و می‌توانند با تشخیص زود هنگام فرصت‌های رشد، نیرو و نشاط تازه‌ای به تشکیلاتی که سال‌ها از عمرشان می‌گذرد ببخشند.
كارآفرين كيست؟
كارآفرين فردي است كه كنترل درونی دارد. او براي آنكه بتواند درست آنچه را كه می‌اندیشد عينيت بخشد و عزم خود را عملی كند بايد رئيس و كارفرمای خود باشد. يعنی كارآفرين نياز به استقلال دارد. ذهن پويای او مرزهای از پيش تعیین شده و قالب‌های رايج را در هم می‌شکند و با وجودی كه همان چيزي را می‌بیند كه ديگران می‌بینند، اما چيزی را می‌اندیشد كه ديگران نمی‌اندیشند. يعنی كارآفرين خلاق است.
وقتی‌ که خلاقيت او از ذهن به عمل منتقل می‌شود نوآوری صورت می‌گیرد. نوآوری يعنی پيمودن راه نارفته؛ كسی كه اولين بار راهی را می‌پیماید، اوين كسی است كه می‌تواند خبر مخاطرات راه را برای ديگران بياورد يعني کارآفرین خطرپذیر است.
او به جای آنكه منتظر ضمانت يك پايان موفق بماند، به فكر و تلاش خود تكيه ميزند، به مشكلات حمله می‌کند و پيش می‌رود. يعنی كارآفرين منفعل نيست و برای استقبال از آينده روحیه‌ای تهاجمی دارد.
لحظه آغاز تصميم، تنها زمانی نيست كه او با ريسك مخاطره مواجه می‌شود؛ ابهام يك پايان نامعلوم، بر هر قدم اين راه سايه می‌اندازد. يعني كارآفرين قدرت تحمل ابهام دارد.
یک کارآفرین کسی است که یک مدل تجارت را توسعه می‌دهد، سرمایه فیزیکی و انسانی لازم برای شروع یک سرمایه‌گذاری جدید را فراهم می‌کند، آن را عملیاتی می‌کند و مسئول موفقیت یا شکست آن است. به تأکید عبارت مسئول موفقیت یا شکست توجه داشته باشید زیرا کارآفرین از مدیر حرفه‌ای متمایز است؛ به این معنی که کارآفرین یا سرمایه خود را از منابع خود سرمایه‌گذاری می‌کند یا سرمایه را از منابع خارجی افزایش می‌دهد و در نتیجه مسئول شکست و همچنین پاداش در صورت موفقیت است، در حالی‌که مدیر حرفه‌ای کار اختصاص داده شده به وی را با در نظر گرفتن پرداخت پول به انجام می‌رساند. به‌عبارت دیگر، کارآفرین علاوه بر خلق یک شرکت جدید، ریسک‌پذیر و نوآور است در حالی‌که مدیر حرفه‌ای تنها اجراکننده است.
معنی کارآفرین چه تفاوتی با مدیریت صرف دارد؟
کار آفرین ها بیشتر بر مبنای روال‌های اکتشافی تصمیم می‌گیرند. مدیران اطلاعات آماری، اعتبار و… را بررسی می‌کنند و رشد بیشتر در آینده را با بودجه‌های عددی خود مقدور می‌کنند. مدیریت صرف بر مبنای واقعیت‌ها است ولی هدف یک کارآفرین بر مبنای باورها و تجربیات مهم است.
کارآفرینان جهش‌های ذهنی دارند و همیشه از سیستم خطی تفکر مدیریتی استفاده نمی‌کنند. کارآفرینان در شرایط پر ابهام و عدم قطعیت تصمیم‌گیری می‌کنند. تصمیم‌گیری بر مبنای واقعیت گاه رویارویی با فرصت جدید را هزینه‌بر و غیرممکن می‌سازد. مدیریت کارآفرینی تلفیقی از این دو مقوله خواهد بود و کارآفرینی سازمانی را مطرح می‌کند.
تعریف کارآفرین سازمانی
کارآفرین سازمانی، کارمند یک سازمان بزرگ است که اختیار دارد تا با هدف تبدیل کردن سازمان به یک شرکت موفق در محصولات، خدمات و پروژه‌های شرکت نوآوری و خلاقیت ایجاد کند و فرایندها، جریان‌های کاری و سیستم‌ های سازمان را مجدداً طراحی کند.
کارآفرین سازمانی به تغییر عقیده دارد و از شکست نمی‌ترسد، او با بهره‌گیری از منابع سازمانی ایده‌های جدید را کشف می‌کند، به دنبال فرصت‌هایی است که بتواند با ریسک کردن به کل سازمان منفعت برساند و برای بهبود عملکرد و سودآوری به ترویج نوآوری می‌پردازد. کار کارآفرین سازمانی بسیار چالش‌برانگیز است؛ بنابراین آن‌ها با توجه به عملکرد خود از طرف سازمان مورد تقدیر قرار می‌گیرند و پاداش دریافت می‌کنند.
در چند سال اخیر، شرکت‌های بزرگ در سازمان خود شخصی را به عنوان کارآفرین سازمانی تعیین می‌نمایند تا بدین ترتیب به برتری عملیاتی دست پیدا کنند و مزیت رقابتی به دست بیاورند.
تفاوت‌های کلیدی میان کارآفرین و کارآفرین سازمانی
وجوه تمایز کارآفرین و کارآفرین سازمانی عبارت‌اند از:
۱. کارآفرین به شخصی گفته می‌شود که با در ذهن داشتن یک مفهوم یا ایده‌ی نوآورانه، یک کسب‌و‌کار جدید راه‌اندازی می‌کند. اما به کارمند یک سازمان که اختیار ایجاد نوآوری در محصول، خدمت، فرایند، سیستم و غیره را بر عهده دارد کارآفرین سازمانی می‌گویند.
۲. طبیعت فعالیت کارآفرین، شهودی است در حالی که برای کارآفرین سازمانی، ترمیمی است.
۳. کارآفرین از منابع شخصی مثل نیروی انسانی، ماشین‌آلات، پول و غیره استفاده می‌کند. در حالی که در مورد کارآفرین سازمانی، منابع از قبل آماده هستند و توسط شرکت تأمین می‌شوند.
4. کارآفرین رئیس خودش است؛ بنابراین در اتخاذ تصمیم مستقل عمل می‌کند. اما در مقابل، کارآفرین سازمانی کسی است که برای سازمان کار می‌کند و نمی‌تواند مستقل از سازمان خود تصمیم بگیرد.

انواع کارآفرینان
•    نوظهور (در آغاز یک کسب‌وکار قرار دارد)
•    مبتدی (سابقه کسب‌وکار قبلی ندارد)
•    کهنه‌کار (سابقه فعالیت در کسب‌وکار دارد)
•    ترتیبی یا زنجیره‌ای (دائماً در حال تغییر کسب‌وکار است)
•    مجموعه‌ای (کسب‌وکار اصلی را حفظ می‌کند و کسب‌وکارهای دیگری (اضافی) را آغاز می‌کند)
کارآفرینان را بر اساس تمایل به خلق ایده‌های تازه می‌توان به دسته‌های زیر تقسیم کرد:
• کارآفرینان خلاق: این‌ها افرادی هستند که توانایی خلق ایده‌های نوآورانه، بهتر و اقتصادی‌تری را برای کسب‌وکار و مدیریت دارند. این کارآفرینان پیشگامان عرصه کسب‌وکار هستند و بیشترین تأثیر را بر رشد اقتصادی جامعه دارند.
 
• کارآفرینان مقلّد: این‌ها افرادی هستند که در جاده‌ای که توسط کارآفرینان خلاق ایجادشده قدم می‌گذارند. معمولاً کارآفرینان مقلد به این دلیل از همتایان خلاق خود تقلید می‌کنند که فضای فعالیتشان اجازه خلاقیت و خلق ایده‌های جدید را به آن‌ها نمی‌دهد. معمولاً در کشورهایی که ساختار اقتصادی و سازمانی ضعیفی دارند بیشتر چنین کارآفرینانی را مشاهده می‌کنیم.
 
• کارآفرینان محتاط: این کارآفرینان افرادی هستند که در خلق و اجرای ایده‌های جدید ابتکار عمل ندارند؛ بلکه به انتظار شرایط مناسب می‌نشینند؛ مگر اینکه متوجه خطری شوند که موجودیت کسب‌وکارشان را به خطر می‌اندازد.
یک کارآفرین در هر شرایط و مرحله‌ای که باشد، باید در مورد مدیریت درست هزینه‌ها و مالیات شرکت ها بداند
ویژگی های کارآفرینان
مسئولیت پذیری
کارآفرینان در قبال مخاطراتی که آغاز کرده‌اند، احساس مسئولیت شخصی دارند. آن‌ها ترجیح می‌دهند کنترل منابعشان را خود داشته باشند و منابع را برای دستیابی به اهداف مشخص، مورد استفاده قرار دهند. در واقع کارآفرین کسی است که نهایت مسئولیت و پاسخگویی در قبال سرنوشت آنچه که خلق نموده را دارا می‌باشد.
ریسک پذیری متعادل
کارآفرینان اهل قبول ریسکهای پرخطر نیستند، اما اهل ریسک حساب شده هستند. نتایج فعالیت‌های آن‌ها ممکن است در بلندمدت مشخص شود. یا اهداف آن‌ها ممکن است در نگاه دیگران غیرممکن به نظر بیاید. اما کارآفرینان، موقعیت‌ها را از یک دیدگاه متفاوت می‌بینند، و کار کارآفرین، برنامه‌ریزی و محاسبه ریسک بر پایه دانش بازار می‌باشد. به عبارت دیگر، کارآفرینان موفق، هیچ‌گاه بی‌محابا خطر نمی‌کنند
اعتماد به موفقیت
کارآفرینان به موفقیت خود ایمان دارند. آن‌ها نسبت به ادامه موفقیت خود در آینده، خوش‌بین بوده و باور دارند که اهداف آن‌ها واقع بینانه و دست یافتنی است. آن‌ها معمولاً اهداف را در محدوده‌ای که دانش آن‌ها قابل بهره‌برداری است، فرصت‌یابی می‌کنند، لذا پیش‌زمینه‌ها و تجربیات ایشان احتمال موفقیت را افزایش می‌دهد.
تمایل به گرفتن بازخورد سریع
کارآفرینان از چالش‌های کسب و کار لذت می‌برند. آن‌ها دوست دارند بدانند که نتیجه حاصله چه خواهد بود؟
انرژی بالا
کارآفرینان دارای انرژی بیش‌تری نسبت به افراد معمولی هستند. این انرژی، می‌تواند یک عامل حیاتی باشد که سبب تلاش شگفت‌انگیزی از سوی کارآفرین برای راه‌اندازی کسب و کار مستقل خود می‌شود. ساعات طولانی کار و تلاش خستگی‌ناپذیر، برای آن‌ها یک قانون است.
آینده نگری
کارآفرینان یک احساس و تعریف درست از جستجوی فرصت‌ها دارند. آن‌ها پیش رو را نگاه می‌کنند و کم‌تر نگران آنچه دیروز انجام داده‌اند و آنچه فردا باید انجام دهند، هستند. آن‌ها مایل به بازگشت به گذشته و خوشحالی به سبب موفقیت‌هایشان نیستند. کارآفرینان واقعی بر آینده تمرکز می‌کنند. بت کروس می‌گوید: از آن‌جایی که شما یک شرکت را رشد و توسعه می‌دهید، اهداف شما متعالی‌تر خواهد شد و تمایل به توسعه بیش‌تر پیدا می‌کنید. کارآفرینان، جایی که بیش‌تر مردم فقط مشکلات و غیرممکن‌ها را می‌بینند، پتانسیل‌ها را می‌بینند و سرانجام، افکارشان تبدیل به موفقیت‌های بزرگ برای آن‌ها می‌شود. در حالی که مدیران دربارهٔ منابع در دسترس نگران هستند، کارآفرینان، علاقه‌مند به کشف و سرمایه‌گذاری در فرصت‌ها هستند
مهارت در سازماندهی
کارآفرینان می‌دانند که چطور افراد را جهت انجام فعالیت‌ها کنار هم قرار دهند. ترکیب اثربخش افراد و مشاغل، کارآفرینان را قادر می‌سازد که چشم‌اندازشان را به واقعیت تبدیل کنند
توجه به ارزش موفقیت
یکی از تصورات غلط دربارهٔ کارآفرینان این است که آن‌ها تنها برای دستیابی به پول کار می‌کنند. اما به نظر می‌رسد که نیاز به موفقیت، انگیزش و ارزش اولیه کارآفرینان می‌باشد و پول، تنها یک سمبل از دستیابی به موفقیت است. یک محقق کسب و کار می‌گوید: «آنچه کارآفرینان را برمی‌انگیزد و آن‌ها را به سوی پیچیدگی بیش‌تر و عمیق‌تر سوق می‌دهد، محرکی بیش از پول است
سایر ویژگیها
برخی دیگر از ویژگی‌های بارز کارآفرینان عبارتند از:
الف) تعهد بالا: کارآفرینی، کاری دشوار است و راه‌اندازی موفق یک کسب و کار، نیازمند تعهد بالا از سوی کارآفرین است. مؤسسان یک کسب و کار، غالباً خود را در کارشان کاملاً غرق می‌کنند. اغلب کارآفرینان بایستی بتوانند بر موانع بی‌شماری غلبه کنند که این امر، نیازمند تعهد بالاست.
ب) تحمل ابهام: کارآفرینان، دارای تحمل بسیاری نسبت به ابهامات ناشی از تغییر شرایط و محیط هستند. این توانایی برای کنترل عدم قطعیت‌های محیطی، حیاتی است، چرا که کارآفرینان به‌طور پیوسته تصمیماتی می‌گیرند که در آن‌ها، از اطلاعات جدید و بعضاً متناقض که از منابع متنوع و ناآشنا به دست آمده‌اند، استفاده می‌کنند.
ج) انعطاف‌پذیری: یکی از ویژگی‌های کارآفرینان حقیقی، توانایی آن‌ها در سازگاری و تطابق با نیازهای متغیر مشتریان و کسب و کارشان است.
البته باید به این نکته مهم توجه کرد که کارآفرینان، شخصیت‌های منحصربفردی نیستند که بتوان از قبل پیش‌بینی کرد که چه کسی کارآفرین می‌شود و چه کسی نمی‌شود. در واقع ویژگی‌های کارآفرینان بسیار متنوع است. هر کس بدون در نظر گرفتن سن، سابقه، جنسیت، رنگ پوست، ملیت یا دیگر مشخصه‌ها می‌تواند یک کارآفرین شود و هیچ محدودیتی در این باره وجود ندارد. کارآفرینی یک راز نیست؛ یک انضباط عملی است. کارآفرینی یک موهبت ژنتیکی نیست، بلکه مهارتی است که اغلب مردم می‌توانند بیاموزند. لزومی ندارد که شما یک شخص اسطوره‌ای باشید؛ فقط کافی است با تمام وجود بخواهید
ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان : دیوید مک کللند از استادان روانشناسی دانشگاه هاروارد آمریکا که اولین بار "نظریه روانشناسی توسعه اقتصادی" را مطرح نمود ، معتقد است که عامل عقب ماندگی اقتصادی در کشور های در حال توسعه مربوط به عدم درک خلاقیت فردی است. بنابر عقیده ایشان با یک برنامه صحیح تعلیم و تربیت می توان روحیه کاری لازم را در جوامع تقویت نمود ، به گونه ای که شرایط لازم برای صنعتی شدن جوامع فراهم آید.
کارلند و همکارانش اهم ویژگیهایی را که در مورد کارآفرینان مورد بررسی واقع و تاُیید شده بودند ، جمع آوری نمودند که اهم آنها عبارتند از:
- نیاز به توفیق؛
- تمایل به مخاطره پذیری؛
- نیاز به استقلال؛
- کارآفرینان دارای مرکز کنترل درونی هستند؛
- خلاقیت.
ویژگی‌های کارآفرینان
در ابتدا و مهم‌تر از همه، مهارت‌ها و توانایی‌هایی که یک کارآفرین باید داشته باشد را بررسی می‌کنیم؛ وی باید ابتکار عمل داشته باشد و یک ایده تغییر یا یک مفهوم بالقوه جدید را که می‌تواند در بازار شلوغ موفق شود، ارائه دهد. توجه داشته باشید که سرمایه‌گذاران معمولاً تمایل به سرمایه‌گذاری در ایده‌ها و مفاهیمی دارند که احساس می‌کنند بازده کافی برای سرمایه و سرمایه‌گذاری خود را ایجاد می‌کنند و از ‌این‌رو، کارآفرین نیاز به یک ایده واقعاً ابتکاری برای سرمایه‌گذاری جدید دارد.
 
ویژگی‌های رهبری
صرف‌نظر از این، کارآفرین به‌علت ساخت یک سازمان یا سرمایه‌گذاری از ابتدا و ارتباط با کارکنانش و همچنین اطمینان دادن به سهامدارن از موفقیت در این سرمایه‌گذاری، نیاز به داشتن مهارت‌های مدیریت سازمانی و مدیریتی عالی دارد.
علاوه بر این، کارآفرین باید یک رهبر باشد که بتواند برای کارکنانش الهام‌بخش باشد و همچنین فردی با ویژگی آینده‌نگری با حس مأموریت شناخته شود زیرا مهم است که کارآفرین، سرمایه‌گذاری را با انگیزه کرده و هدایت کند. این بدان معنی است که رهبری، ارزش‌ها، مهارت‌های ساخت تیم و توانایی‌های مدیریتی، مهارت‌ها و ویژگی‌های کلیدی هستند که یک کارآفرین باید داشته باشد.
 
تخریب خلاقانه و کارآفرینی
اغلب زمانی‌که درباره حذف برخی از شرکت‌ها یا موفقیت برخی دیگر و همچنین حفظ موضع رهبری خود در بازار، صحبت به میان می‌آید به واژه تخریب خلاقانه برخورد می‌کنیم. تخریب خلاقانه به جایگزینی محصولات و شرکت‌های ضعیف‌تر با محصولات و شرکت‌های کارآمدتر، نوآورانه‌تر و خلاقانه‌تر اشاره دارد که در آن، بازار سرمایه‌داری مبتنی بر اکوسیستمی را تضمین می‌کند که تنها بهترین‌ها باقی می‌مانند، در حالی‌که دیگران با اهداف تخریب خلاقانه از بین می‌روند. به‌عبارت دیگر، کارآفرینانی که دارای ایده تغییر و مهارت‌ها و ویژگی‌هایی برای موفقیت هستند، اطمینان حاصل می‌کنند که محصولات، برند‌ها و سرمایه‌گذاری‌هایشان، سهم بازار شرکت‌های موجود که یا ارزش‌ها را ایجاد نمی‌کنند یا به‌سادگی ناکارآمد هستند، از آن خود کرده است. بنابراین، این روند تخریب ایده‌های قدیمی و ناکارآمد از طریق ایده‌های جدید و خلاقانه به‌عنوان تخریب خلاقانه شناخته می‌شود که غالباً کارآفرین وقتی یک سرمایه‌گذاری جدید را راه‌اندازی می‌کند، انجام می‌دهد.
 
یک کارآفرین، خطرپذیر است
کارآفرینی و مهارت‌ها و ویژگی‌های مورد نیاز کارآفرینان همراه با چگونگی تعامل آن‌ها در تخریب خلاقانه را مورد بحث قرار دادیم. این بدان معنا نیست که همه کارآفرینان موفق هستند؛ زیرا این واقعیت وجود دارد که آن‌ها می‌توانند قربانی تخریب خلاقانه شوند؛ به‌علاوه به‌دلیل فقدان صفات دیگر، اکثریت سرمایه‌گذاری‌های جدید بیشتر از یک سال دوام نمی‌آورند. زمانی‌که سرمایه‌گذاری‌ها ناکام می‌شوند، سؤال واضح این است که چه کسی مسئول نقص است و پول چه کسی از بین رفته است. پاسخ این است که کارآفرین پول خود را سرمایه‌گذاری می‌کند یا سرمایه را از سرمایه‌گذاران فرشته و سرمایه‌داران می‌گیرد، یعنی اگر سرمایه‌گذاری دچار مشکل شود، کارآفرین و سرمایه‌گذاران پول خود را از دست می‌دهند. توجه داشته باشید همان‌طور که قبلاً ذکر شد، کارکنان و مدیران حرفه‌ای مشاغل خود را از دست می‌دهند مگر این‌که آن‌ها در سرمایه‌گذاری مشارکت داشته باشند؛ در غیر این‌صورت پول‌شان در معرض خطر نیست. این بدان معنی است که کارآفرین در معرض ریسک قرار می‌گیرد یعنی موفقیت یا عدم موفقیت شرکت بر روی کارآفرین منعکس می‌شود.
 
برخی از کارآفرینان معروف
با توجه به این مقدمه اولیه کارآفرینی، اکنون می‌توانیم به نمونه‌هایی معروف از کارآفرینان اشاره کنیم که با وجود شانس کم، موفق شده‌اند؛ چرا که آن‌ها دارای ایده‌های تغییر و مهم‌تر از همه، ویژگی‌ها و مهارت‌های لازم بودند که آن‌ها را افسانه‌ای می‌ساخت. به‌عنوان مثال، بنیانگذار مایکروسافت، بیل گیتس و مرحوم استیو جابز، بنیانگذار اپل، از کالج ترک تحصیل کرده بودند، هرچند موفقیت آن‌ها بدین معنی بود که آن‌ها نه تنها ایده‌های ابتکاری داشتند، بلکه آماده بودند برای مدت زمان طولانی این ایده‌ها را اجرا کنند و در هنگام سختی تحمل داشته باشند. حتی بنیانگذار فیس‌بوک، مارک زوکربرگ، و همچنین لری پایت گوگل و سرگی برایان می‌توانند به‌عنوان کارآفرینان واقعاً انقلابی در نظر گرفته شوند. آنچه در همه این شخصیت‌های افسانه‌ای مشترک است این است که آن‌ها چشم‌انداز و حس مأموریت تغییر دنیا را داشتند و با کار سخت، استقامت و اکوسیستم پرورشی، توانستند ایده‌های خود را به واقعیت تبدیل کنند.
 
کارآفرینی نیاز به یک اکوسیستم پرورشی دارد
در نهایت، به اصطلاح «اکوسیستم پرورشی» توجه کنید. این بدان معنی است که اگر کارآفرینان ویژگی‌های لازم را نداشته باشند نمی‌توانند موفق شوند، حتی اگر دارای این ویژگی‌ها باشند اما در محیط یا کشوری زندگی کنند که خطر را تشویق یا شکست را تحمل نکند و مهم‌تر از همه، قادر به ارائه پول و سرمایه انسانی مورد نیاز برای موفقیت نباشد، نمی‌توانند موفق شوند. این بدان معنی است که ایالات متحده کشور مناسبی برای کارآفرینی است؛ زیرا اکوسیستم لازم برای موفقیت این کارآفرینان موجود است، در حالی‌که در بسیاری از کشورها، اغلب یافتن منابع مالی، کار را از طریق پرونده‌های رسمی و اطمینان از این‌که عوامل محیطی مانع از فعالیت کارآفرینی نشود، غیرممکن یا دشوار است.

3 توصیه ایلان ماسک به کارآفرینان
ایلان ماسک یکی از کارآفرینان موفق ایالت متحده‌ی آمریکا است. او به دلیل موفقیت‌هایی که به‌صورت متناوب کسب می‌کند، روند معمول کارآفرینی را برای دیگر افراد قدری مشکل کرده است. از این رو برخی او را یک اخلال‌گر در ایجاد کسب‌وکار می‌دانند. او بنیان‌گذار و مدیرعامل دو شرکت بزرگ تسلا و اسپیس‌ایکس است.
1- هرگز از رویاهایتان دست نکشید
ماسک برای اینکه یکی از موفق‌ترین کارآفرینان در هر بازه‌ی زمانی محسوب شود قدم به قدم پیش رفته است؛ اما در طول این مدت با شکست نیز بیگانه نبوده است. به‌عنوان مثال، ماسک با سمت مدیر عاملی در اولین شرکت خود به نام زیپ ۲ و سپس در شرکت پی‌پال که بنیان‌گذار آن‌ها بود، با شکست مواجه شد.
عدم موفقیت او تا حدی بود که از ۱۰ شرکت انتخاب شده در سال ۱۹۹۹، این دو شرکت او از جمله بدترین ایده‌های کارآفرینی معرفی شدند. علاوه بر این، در سال ۲۰۰۰، ماسک در طول سفری که به برزیل و آفریقای جنوبی داشت مبتلا به نوع مستعدی از بیماری مرگ‌آور مالاریای مغزی شد. تنها تعداد کمی از سختی‌هایی که او در زندگی شخصی یا شغلی خود مجبور به تحمل آن‌ها بود، به‌تنهایی می‌تواند بسیاری از افراد را از پا دربیاورد؛ اما مقابله با این چالش‌ها او را قوی‌تر از قبل می‌کرد.
2- از انتقادها و پیشنهادهای دیگران استقبال کنید
ماسک می‌داند که با وجود تمام موفقیت‌هایی که کسب کرده است ایده‌های او تنها ایده‌ی مورد توجه افراد نیست. او از نظرخواهی از طرفداران خود درباره‌ی موضوع‌های مختلف در شبکه‌ی اجتماعی توییتر کناره‌گیری نمی‌کند. او حتی درباره‌ی مسائل خاص شرکت تسلا نیز سؤال‌هایی را مطرح می‌کند.
3- مشکلات را خودتان حل کنید
در دسامبر سال ۲۰۱۶ ماسک در ترافیک سنگین لس‌آنجلس معطل شده بود. او از اینکه نمی‌توانست در برابر ترافیک کاری انجام دهد احساس عجز و ناتوانی می‌کرد. بلافاصله در شبکه‌ی مجازی برای طرفداران خود توییت گذاشت که «ترافیک خیابان دیوانه کننده است. از این رو، قصد دارم دستگاه حفاری تونل بسازم و همین حالا انجام کارهای آن را شروع کردم.»
کارآفرینی محرک مهم رشد اقتصادی و نوآوری
مشاغل کارآفرینی بازدهی بالا را با سطح عدم اطمینانی به همان اندازه بالا، هدف قرار می دهند. کارآفرین مایل است امنیت مالی و شغلی، وقت و همچنین سرمایه خود را برای یک سرمایه گذاری نامطمئن، ترتیب سرمایه های لازم، مواد اولیه، محل ¬های تولید و کارمندان ماهر به خطر بیاندازد. بازاریابی، فروش و توزیع جنبه های مهم دیگری هستند که توسط کارآفرین کنترل می شود.
کارآفرینان با استفاده از مهارت ها و ابتکار لازم برای پیش بینی نیازها و آوردن ایده های جدید خوب به بازار، نقشی اساسی در هر اقتصادی بازی می کنند. به کارآفرینانی که ثابت می کنند در پذیرش ریسک یک شرکت نوپا موفق هستند، پاداش سود، شهرت و ادامه رشد می دهند. کسانی که شکست می خورند، متحمل ضرر می شوند و در بازارها کمتر شیوع پیدا می کنند. بنابراین، شخصی که خطر شروع یک کار تجاری جدید را بر عهده دارد، کارآفرین نامیده می شود.
یک کارآفرین بنگاه اقتصادی ایجاد می کند که سرمایه و نیروی کار را برای تولید کالاها یا خدمات برای سود جمع‌آوری می‌کند.
کارافرینی شغلی پرخطر است، اما همچنین می تواند پاداش بالایی داشته باشد، زیرا منجر به تولید ثروت اقتصادی، رشد و نوآوری می‌شود. کارآفرینان افرادی هستند که سازماندهی یک تجارت جدید و خطرات و پاداش های ناشی از آن را بر عهده می‌گیرند. آن ها معمولا به عنوان کسانی طبقه بندی می‌شوند که نوآوری هایی با رشد و ریسک بالا را تجربه می کنند، در حالی که صاحبان مشاغل کوچک بر یک تجارت با کالای مستقر و مشتری متکی هستند. از این رو، کارآفرینان موفق به عنوان یک نیروی محرک در اقتصاد مدرن تلقی می شوند.
مشاغل کوچک در مقابل مشاغل کارآفرینی
بین مالک بودن یک تجارت کوچک (SB) و یک کارآفرین مرز محدودی وجود دارد. در واقع، نقش ها اشتراکات زیاد، اما تفاوت های مشخصی دارند که آن ها را از یکدیگر متمایز می کند. مشاغل کوچک معمولا با کالاها و خدمات شناخته شده سروکار دارند، در حالی که فعالیت های کارآفرینی بر ارائه‌های جدید و نوآورانه تمرکز دارند. به همین دلیل، صاحبان مشاغل کوچک تمایل به مقابله با خطرات شناخته شده را دارند، اما کارآفرینان با خطرات ناشناخته روبرو می شوند.
رشد محدود با سودآوری مداوم همان چیزی است که در بیشتر مشاغل کوچک مورد انتظار است، در حالی که فعالیت های کارآفرینی رشد سریع و بازده بالا را هدف قرار می دهد. در نتیجه، مشاغل کارآفرینی به طور کلی اقتصاد و جوامع را به طرز قابل توجهی تحت تأثیر قرار می دهند که منجر به اثر آبشار بر سایر بخش ها مانند ایجاد شغل می شود. این در حالی است که مشاغل کوچک از این منظر محدودتر شده و محدود به حوزه و گروه خود هستند.
چه کاری لازم است تا یک کارآفرین موفق باشید؟
چندین نظریه وجود دارد که توسط محققان در موسسات برجسته درباره کارآفرینی ارائه شده است. برای این مشاغل، هیچ الگویی متناسب با همه وجود ندارد. به طور کلی، کارآفرینی یا از اشتیاق ناشی می شود یا از شناسایی فرصت های مناسب تجاری است.
شخصی که علاقه زیادی به توسعه مدارهای الکترونیکی دارد ممکن است (به طور تصادفی) یک دستگاه عالی تولید کند. چنین فردی ممکن است لزوما تفکرات تجاری را در ذهن نداشته باشد، اما اشتیاق محض او را هدایت می کند. او به کسی گوش نمی دهد و با ارائه خود، محصولی کاملا قابل فروش تولید می کند که بازدهی بسیار بالایی دارد. او در دسته اول کارآفرینان پرشور قرار می گیرد. این در حالی است که یک تاجر با تیزبینی در کسب و کار و احساس فرصت سود با یک رویکرد mix-n-match در گروه دوم قرار می گیرد.
صرف نظر از طبقه اصلی، یک ایده کارآفرینی اگر به خوبی پرورش یابد و به درستی هدایت شود، می تواند به یک کار تجاری بسیار سودآور تبدیل شود.
کارآفرینان چگونه کار می کنند؟
کارآفرینی یکی از منابعی است که اقتصاددانان آن را به عنوان محصول اصلی جدا می کنند، سه منبع دیگر زمین / منابع طبیعی، نیروی کار و سرمایه است. یک کارآفرین سه مورد اول را برای تولید کالا یا ارائه خدمات ترکیب می کند. آن ها معمولا یک طرح تجاری را ایجاد، نیروی کار را استخدام و مدیریت را برای تجارت فراهم می‌کنند، همچنین، منابع مالی را به دست می آورند. این افراد، معمولا هنگام ساخت شرکت های خود با موانع زیادی روبرو می شوند. سه موردی که بسیاری از آن ها به عنوان چالش برانگیزترین موانع ذکر می‌کنند، به شرح زیر است:
•    غلبه بر دیوان سالاری
•    استعداد استخدام کردن
•    اخذ بودجه
•    کارآفرین و سرمایه گذاری
با توجه به ریسک پذیری یک سرمایه گذاری جدید، به دست آوردن بودجه سرمایه ای به ویژه چالش برانگیز است و بسیاری از افراد کارآفرین از طریق بوت استرپینگ یعنی تأمین مالی یک کسب و کار با استفاده از روش هایی مانند استفاده از پول خودشان، تأمین ارزش سهام برای کاهش هزینه های کار، به حداقل رساندن موجودی کالا و فاکتورینگ مطالبات با آن مقابله می کنند.
در حالی که برخی از کارافرینان تنها بازیکنانی هستند که در تلاشند تا مشاغل کوچک را از زیر زمین رد کنند، برخی دیگر شرکایی را در اختیار دارند که دسترسی بیشتری به سرمایه و منابع دیگر دارند. در این شرایط، شرکت های جدید ممکن است از سرمایه گذاران خطرپذیر، سرمایه گذاران فرشته، صندوق های تامین، تأمین منابع مالی، یا از طریق منابع سنتی مانند وام های بانکی تأمین مالی کنند.
کارآفرینان اقتصاد را تحت تأثیر قرار می دهند
در زبان اقتصاددان، یک کارآفرین به عنوان یک عامل هماهنگ کننده در اقتصاد سرمایه داری عمل می کند. این هماهنگی به منزله منابعی است که به سمت فرصت‌های بالقوه سود جدید هدایت می شوند. این افراد، منابع مختلفی را، چه ملموس و چه غیرمادی، لمس می کند و باعث تقویت تشکیل سرمایه می شود.
در یک بازار پر از عدم اطمینان، این کارآفرین است که در واقع می تواند به پاک کردن عدم اطمینان کمک کند، زیرا قضاوت می‌کند یا خطر را به عهده می گیرد. تا آنجا که سرمایه‌داری یک سیستم سود و زیان پویاست، این افراد، با کشف کارآمد و به طور مداوم دانش را آشکار می کنند. شرکت های تاسیس شده با افزایش رقابت و چالش های کارآفرینی روبرو هستند که اغلب آن ها را به سمت تلاش های تحقیق و توسعه نیز سوق می دهد. از نظر اقتصادی فنی، کارآفرین روند تعادل در حالت پایدار را مختل می کند.
کارآفرینان به اقتصاد کمک می کنند
پرورش کارآفرینی از چند جهت می تواند تأثیر مثبتی در اقتصاد و جامعه داشته باشد. برای مبتدیان، افراد کارآفرین تجارت جدیدی ایجاد می کنند. آن ها کالاها و خدمات را اختراع کرده و در نتیجه اشتغال ایجاد می کنند، و اغلب با ایجاد یک اثر موج دار منجر به توسعه بیشتر و بیشتری می شوند. به عنوان مثال، پس از آغاز فعالیت چند شرکت فناوری اطلاعات در هند در دهه 1990، مشاغل در صنایع وابسته، مانند عملیات مرکز تماس و ارائه دهندگان سخت افزار، با ارائه خدمات پشتیبانی و محصولات نیز شروع به توسعه کردند.
افراد کارآفرین به درآمد ناخالص ملی می‌افزایند. مشاغل موجود ممکن است محدود به بازارهای خود باشند و در نهایت به سقف درآمد برسند. اما محصولات یا فناوری های جدید بازارها و ثروت جدیدی را ایجاد می کنند. همچنین، افزایش اشتغال و درآمد بیشتر به پایه مالیاتی کشور کمک می کند و هزینه های بیشتر دولت را برای پروژه‌های عمومی امکان پذیر می کند.
کارآفرینان باعث ایجاد تغییرات اجتماعی می شوند. آن ها سنت را با اختراعات منحصر به فرد که وابستگی به روش ها و سیستم‌های موجود را کاهش می دهد، شکست می دهند و گاهی آن ها را منسوخ می‌کنند. به عنوان مثال، تلفن های هوشمند و برنامه های آن ها، انقلابی در کار و بازی در سراسر جهان ایجاد کرده اند.
افراد کارآفرین در پروژه های جامعه سرمایه گذاری می کنند و به موسسات خیریه و سایر سازمان های غیرانتفاعی کمک می کنند و از اهداف فراتر از آن ها حمایت می کنند. به عنوان مثال بیل گیتس، از ثروت قابل توجه خود برای آموزش و ابتکارات بهداشت عمومی استفاده کرده است.
تحصیل در رشته کارآفرینی و ورود به بازار کار
هدف از اجرای دوره کارشناسی ارشد کارآفرینی، تأمین نیروی انسانی متخصص مورد نیاز به منظور مدیریت فعالیتهای کارآفرینی، تربیت سیاست گذاران و کارشناسان کارآفرینی و مشاورین راه اندازی و توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط می‌باشد.
شرکت کنندگان در دوره تحصیلات عالی بهتر است دارای تجربه کار عملی در یکی از بخشهای خصوصی، عمومی و دولتی باشند. دانش آموختگان رشته کارآفرینی بعنوان مدرس، مدیران موسسات، پژوهشگران و متخصصین مدیریت کارآفرینی با برخورداری از دانش، مهارت و نگرش کارآفرینی، می‌توانند وارد عرصه‌های اقتصادی – اجتماعی کشور شده و به تسریع روند توسعه پایدار ملی کمک نمایند.
کارآفرینی به عنوان گرایشی از رشته‌های مدیریت کسب و کار(MBAوDBA )و همچنین مدیریت بازرگانی نیز تصویب و بعضاً اجرا شده‌است. فارغ‌التحصیلان با گرایشهای متفاوت می‌توانند پس از اتمام تحصیلات، مسئولیتهای متفاوت مدیریتی را در سطوح مختلف سازمانی به عهده گیرند و با اتکاء به دانش و مهارتی که کسب نموده‌اند می‌تواند در طیف وسیعی از سازمانها مانند سازمان‌های تجاری، تولیدی، مالی، بانک‌ها، شرکت‌های بیمه، سازمانهای حسابرسی و موسساتی که با تجارت خارجی سر و کار دارند فعالیت نمایند. با توجه به اقبال عمومی که در سال‌های اخیر نسبت به رشته کارآفرینی وجود داشته‌است، تعداد زیادی در این رشته تحصیل نموده‌اند، اما این به منزله اینکه این افراد واقعاً تبدیل به کار آفرین شده باشند، نیست.
اولین دانشکده کارآفرینی خاورمیانه دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران است.






نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 votes
تاکنون نظری ارسال نشده یا برای انتشار به تایید نرسیده است.

نظر خود را اضافه کنید.

شما به عنوان مهمان می توانید نظر ارسال کنید در صورت تمایل می توانید از اینجا ثبت نام کنید یا به اکانت خود از اینجا ورود کنید.
0 Characters
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
بنیاد توسعه کسب و کار سوی تعالی

رسالت ما، تاثیرگذاری و همراهی در خلق و توسعه کسب و کار در جهت اجرا در حوزه مهندسی فرآیندهای فردی و سازمانی و ارائه راهکارهای عملی و کاربردی در زمینه ی ارزیابی، تحلیل، نظارت و کنترل کسب و کار است.

محصولات سوی تعالی
شبکه های اجتماعی

۰۲۱-۲۲۰۹۲۶۱۴ ۰۲۱-۲۲۳۵۶۷۹۲
۰۹۱۲-۷۵۶۱۸۹۱

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت نزد بنیاد سوی تعالی محفوظ می‌باشد.

درود بر شما، برای شروع گفت‌وگو با کارشناسان ارتباط برقرار کنید.

. آماده‌ی پاسخگویی به شما هستیم...
Close and go back to page